در دنیایی زندگی میکنیم که پر از زندگی است. هرجایی که یک گیاه کوچک یا یک موجود میکروسکوپی وجود داشته باشد، زندگی هم هست. هر «موجودی» که بر روی کره زمین وجود دارد، دارای داستان است. خواه یک انسان بالغ و کامل باشد، یک گرده کوچک معلق در هوا، یک میز و… همگی دارای داستان هستند. حالا امروز میخواهیم به این بپردازیم که داستان چیست و چه ارتباطی با زندگی واقعی ما دارد. برای خواندن ادامه مطلب با ما در اسمارتین همراه باشید.
یک میز چگونه میز شده است؟
ابتدا تنۀ درختی بوده که زندگی داشته. همان تنه درخت ابتدا نهالی کوچک و حساس بوده که رشد کرده. و همان نهال هم در ابتدا دانهای بوده که از گیاه مادر خودش به وجود آمده…
چقدر داستان دارند این لوازم و وسایل اطرافمان!
پس تا اینجا متوجه شدیم که هر چیزی، چه با جان و چه بیجان، که در اطراف ما وجود دارد، دارای داستان و زندگی مخصوص خودش است.
این داستان زندگی یک گلدان فلزی بسیار خاص و زیباست که دارد از زبان خودش بیان میشود. پس همینجا اثبات شد که گوینده داستان ما حتما نباید یک موجود زنده و یا فقط یک انسان باشد. حالا اینکه گلدان از کجا آمده است و در نهایت چه سرنوشتی خواهد داشت، در ابتدا و ادامه داستان میتوان فهمید. قطعا شخصی او را ساخته و بعد فروخته به شخصی دیگر و آن شخص طی اتفاقاتی گلدان را از دست داده. یا نه شاید اصلا همان زوجی که با هم بحث میکردند این گلدان را از ابتدا داشتند.
میتوان داستانهای تاریخی را هم از زبان همین گلدان بیان کرد. مثلا اینکه این گلدان در ابتدا نزد پادشاهی بوده و بعد همینطوری هزاران سال دست به دست شده و اکنون توسط زنی به سمت شوهر خود شلیک شده و از ماشین پرتاب شده بیرون و حالا ممکن است دست یک نفر دیگه بیافتد و داستان زندگی آن فرد جدید را نیز روایت کند.
اینجا فهمیدیم که گلدان، هم میتواند راوی داستان خودش هم باشد و هم راوی داستان دیگران. در نهایت اون گلدان یا هر جسم دیگری که اکنون در ذهن شماست، داستان را برای ما میسازد.
میدونم الان با خودتون فکر میکنید که چرا انقدر سریع وارد مبحث داستان شدم. دقیقا اگر داخل گوگل واژۀ «داستان» را جستجو کنید، به هزاران هزار مطلب دسترسی پیدا خواهید کرد. از مقالات تخصصی داستان گرفته تا داستان چیست و مطالب بسیار پیش پا افتاده…
شاید الان بپرسید که داستان چیست؟ داستان دقیقا همین است که دارید!
مگه شما زندگی نمیکنید؟!
- گذشته: داستان زندگی شماست که تمام شده. فقط کافیه آن را برای دیگران تعریف کنید و بنویسید.
- حال: داستان همین الان زندگی شماست. و با گذشت زمان میتواند تبدیل به گذشته شما شود. مثلا در این لحظه شما دارید این مطلب را مطالعه میکنید. همین الان میتونید بلند بشید و برید بازی کنید، درس بخونید و در کل آن را جور دیگهای رقم بزنید.
- آینده: دقیقا کاریه که شما هنوز آن را انجام ندادید، اما در ذهن دارید که انجام بدید. یا به شکلی دیگر، مجموعه اتفاقات خوب و بد است که قراره برای شما اتفاق بیافتند. ما آینده را دور و دست نیافتنی میبینیم که این کار بسیار اشتباهی است. بخشی از آینده ما به زمان حال ارتباط دارد و بخش دیگری، از کنترل ما خارج است. اگر در زمان حال فقط بنشینیم و هیچ کاری نکنیم، قطعا آن بخش قابل کنترل توسط خودمان را از دست دادهایم.
حالا داستان را تعریف کنید. همچنین داستان زندگی یکی از اجسامی که دوستش دارید و یا داستان زندگی خودتان را برای خودتان بنویسید. ممنون از توجه شما عزیزان.
دوست اسمارتینی
- تو هم به سوال داستان چیست جواب بده و اون رو تعریف کن!
- نظرت راجب این سبک مطالب چیه؟ اگه ایده جالبی توی ذهن داری به ما بگو تا اجراییش کنیم!
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتما برای ما توی نظرات بنویس، ما همشو میخونیم!
- به نویسندگی علاقه داری و میخوای نوشتن را تجربه کنی؟ به بخش ارسال مطلب برو و نوشته خوبت را برای ما ارسال کن. ما هم اون رو با اسم خودت منتشر میکنیم!
- راستی یادت نره توی خبرنامه اسمارتین هم ثبت نام کنی و هر هفته ایمیلای باحال دریافت کنی (:
بیشتر بخوانید:
مهم نیست! – آتنا مهرانفر
موارد لازم برای نویسنده شدن – قسمت دهم (پایانی) – رامتین شاهینی نژاد
صد سال بعد – قسمت دوم – مرضیه زارع
موارد لازم برای نویسنده شدن! – قسمت نهم – رامتین شاهینی نژاد