به طور کلی زیادهروی کردن توی هیچ کاری خوب نیست و نتیجه خوبی نداره. مثل زیادهروی در خوابیدن، خوردن، تفریح و کلی کارای دیگه. پس توی تموم کارای این کره خاکی باید اعتدال و میانه روی داشت. من امروز قصد دارم توی این مطلب به سراغ دو تا کار برم که از نظر خیلیا هر چه قدر هم اونا را انجام بدیم، مفیدن و ضرری به ما نمیرسون. برای خواندن ادامه مطلب با ما در اسمارتین همراه باشید.
همونطوری که گفتم زیادهروی کردن توی همه کارها بده ولی خب متاسفانه بعضیا فکر میکنن که اینطور نیست. مثلا فکر میکنن که زیادهروی تو خوردن و خوابیدن بده ولی تو انجام دادن کارای مفید خوبه. در صورتی که اصلا اینطور نیست. آدم باید توی همه کارهای زندگیش میانه رو باشه و از حد و مرز هیچ کاری نگذره.

زیاده روی در نصیحت کردن و روی مخ رفتن!
بنظرم این قسمت از متن رو هر پدر و مادری باید بخونه!
یکی از کارایی که توش زیاده روی میشه نصحیت کردنه. مخصوصا پدر و مادرها که همیشه میخوان بچههاشون را نصحیت کنن. البته چنین چیزی طبیعیه. هر پدر و مادری نگران زندگی و آینده بچشه و میخواد که اون زندگی خوبی داشته باشه. برای همین همیشه دلشوره بچشو داره و اونو نصحیت میکنه. اما خب هر کاری یه حد وسطی داره. نصیحت کردن هم اگه از حد وسط و متعادل عبور کنه دیگه هیچ فایدهای نداره و نتیجه عکس میده.
خوبه چند تا مثال بزنم.
وقتی که نصیحت بیش از حد باعث لجبازی میشه!
مثلا فرض کن که شب قراره چند تا مهمون بیان خونتون. تو از صبح تا ظهر خونه را مرتب میکنی و تو کارها حسابی کمک میکنی. بعد از ظهر دیگه میری تو اتاقت تا درس بخونی.
اخلاق مادرای ارجمند و گرامی را میشناسید که. خدا نکنه بیکار بشن. شروع میکنن به حرف زدن با آدم و نصحیت کردن!
مامانت هی از تو آشپزخونه میگه: دست به شیرینیها نزنیا، مال مهموناس.
بار اول میگی: چشم.
یکم بعد میگه: میوهها را نخوریا، مال مهموناس.
این دفعه میگی: باشه. اصلا من سیرم چیزی نمیخوام.
خلاصه سرت را درد نیارم. این روند تا ۱۵۰ امین بار ادامه پیدا میکنه و حسابی اعصابت خورد میشه و از درس زده میشه. برای بار ۱۵۱ ام که مامانت یچیزی میگه، دیگه میزنی به سیم آخر. از رو لجبازی میری یه گاز به یه سیب میزنی و میاندازیش تو سطل.
اینجا نصیحت بیش از حد باعث لجبازی میشه.
وقتی منع کردن بیش از حد یه کاری باعث بدبینی میشه و تو را به سمت اون کار هدایت کنه!
بعضی وقتا هم نصیحت زیاد باعث بدبینی میشه. مثلا فرض کن هر روز برات از سیگار و اینطور چیزا روضه میخونن و میگن این چیزا بده. حتی وقتایی که میخوای بری بیرون با دوستات درس بخونی هم این حرفا را بهت میزنن.
این روند ادامه پیدا میکنه تا بالاخره یبار عصبانی بشی و با خودت بگی: حتما سیگار چیز باحالیه. اصلا از کجا معلوم خودشون وقتایی که من نیستم سیگار بکشن. شایدم میخوان خرج سیگار کشیدن من رو دستشون نیاد. خوبه برم تجربش کنم. به تستش میارزه.
به همین سادگی گرفتار افکار تخریب کننده و تباه میشی. میری یه پک به سیگار میزنی و معتادش میشی و دیگه تا آخر عمر هم به همین سادگیا نمیتونی ترکش کنی؛ اما مقصر کیه؟ پدر و مادری که بیش از حد نصیحتت کردن.

زیاده روی کردن در کار = نداشتن یه زندگی خوب و واقعی
یکی دیگه از کارایی که بر خلاف تصور عام زیاده،روی کردن توش مشکلی نداره، کار کردنه. درسته که کار کردن یکی از واجبات زندگیه، ولی هیچوقت نباید بیش از حد باشه. وقتایی هست که انقدر برای خودت کار و مشغله درست کردی که دیگه وقت تفریح و خوشگذرونی نداری. یه وقتایی هست که آدم باید قید کار و تموم مشکلاتش را بزنه. بره با دوستاش وقت بگذرونه، با خانوادش بره پارک و کارای مورد علاقشو انجام بده.
در اینباره بیشتر بخوانید:
لحظات شیرین زندگی – خاطرات ناآشنا – سید متین فقهی
تازه فرض کن شغلت را هم دوست نداشته باشی و برای پول درآوردن مجبور باشی تو اون شغل فعال باشی. قطعا چنین چیزی اسمش زندگی نیست. به نظر من زنده بودن مهم نیست بلکه زندگی کردن مهمه.
پس حواسمون باشه که زیادی روی تو هیچ کاری مفید نیست. حتی اگه اون کار مفید ترین و بهترین کار دنیا هم باشه نباید همه زندگیمون را وقف و قربانی اون کار کنیم. یادمون باشه که همیشه توی زندگی اعتدال و میانه روی داشته باشیم.
به قول معروف نه باید از این لب بوم افتاد و نه از اون لب بوم 🙂
دوست اسمارتینی
- به این که همیشه و در هر حالتی باید میانه روی و اعتدال داشت اعتقاد داری؟ چرا؟
- دیگه چه کارایی هست که اکثر مردم فکر میکنن زیاده روی کردن تو اونات اشکالی نداره؟
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتما برای ما توی نظرات بنویس، ما همشو میخونیم!
- به نویسندگی علاقه داری و میخوای نوشتن را تجربه کنی؟ به بخش ارسال مطلب برو و نوشته خوبت را برای ما ارسال کن. ما هم اونو با اسم خودت منتشر میکنیم!
- راستی یادت نره توی خبرنامه اسمارتین هم ثبت نام کنی و هر هفته ایمیلای باحال دریافت کنی (:
بیشتر بخوانید:
موارد لازم برای نویسنده شدن! – قسمت هفتم – رامتین شاهینی نژاد
زمان برای مهربانی تنگ است… – سید متین فقهی
بلای خانمان سوز! – فاطمه بیاتی
خود تخریبی قرن به نام تقلب کردن! – سیده سدنا موسوی
سلام خدمت شما آقای کوهی اصفهانی
واقعا این جمله از مطلبتون یک درس مهمه” به نظرم زنده بودن مهم نیست بلکه زندگی کردن مهمه”
کار کردن بیش از حد صدمات زیادی میزنه وقتی ما خودمون رو در هرچیزی حالا غرق کنیم فرصتی برای خودمون دیگه نمیتونیم پیدا کنیم و همین باعث مشکلات روحی میشه مثل همون مثالی که برای سیگار زدید 🙂 وقتی نصیحت هم بیش از حد بشه فرد بیشتر ترغیب میشه که به سمتش بره حالا این تنها برای نوجوون ها نیست برای بیشتر بیشتر آدم ها اینجور صدق میکنه چون حس کنجکاوی رو پرورش میده.
ممنون بابت همچین مطلب عالی که واقعا یادآوری مهمیه:)