شاید دلیل اصلی محبوبیت بسیار زیاد فوتبال، پستی و بلندیهای آن است. در فوتبال هیچ چیز ثابت و همیشگی نیست. ممکن است یک روز در نوک قله باشی و توجه همه دنیا را به خودت جلب کنی. در این لحظه خبری از فردایت نداری. فردایی که از نوک قله سقوط کردی و دیگر هیچ چیز برای از دست دادن نداری! این سرنوشت تلخ برای بازیکنان و باشگاه های زیادی رقم خورده است. حالا ما در این مطلب میخواهیم به بررسی افت بهترین باشگاه های اروپایی در این دوران بپردازیم. برای خواندن ادامه مطلب با ما در اسمارتین همراه باشید.
در طول تاریخ فوتبال، باشگاههای بسیاری بودهاند که از پیروزی و قهرمانی، به شکستهای پیدرپی و بعضا نابودی کشیده شدهاند. به قول معروف از عرش به فرش رسیدهاند.
حالا ما در ادامه این مطلب به سراغ لیستی از باشگاههای صاحب نام که امروزه وضعیت خوبی ندارند میرویم:

آث میلان
شاید بسیاری از شماها پس از خواندن مقدمه حدس میزدید که آث میلان در این لیست حضور دارد. باید بگویم که حدستان درست بوده است! میلان یکی از باشگاههای پرآوازه و بسیار مشهور اروپایی است که این روزها اصلا وضعیت خوبی ندارد. البته لازم به ذکر است که میلان در طول تاریخ طولانی خود بارها دچار پستی و بلندی شده است، اما در قرن جدید روزهای تلخ میلان بسیار زیادتر شدهاند.
رویایی ترین فصل میلان در قرن جدید به سال ۲۰۰۷ برمیگردد. در آن سال روسونریها فاتح لیگ قهرمانان اروپا شدند. در سال ۲۰۱۱ نیز میلان موفق به قهرمانی در سری آ شد و پس از آن روزهای تاریک میلان شروع شد. رقیب دیرینه این باشگاه یعنی یوونتوس چندین سال متوالی است در سری آ پادشاهی میکند و بر خلاف میلان، در لیگ قهرمانان اروپا عملکرد قابل قبولی به جا میگذارد.
چرا میلان به این روز افتاده است؟
شاید مدیریت غلط و کمبود بودجه میلان را به این روز کشانده است. میلانی که یک روز دستمزد ستارههایی همچون دیوید بکهام، رونالدینیو و… را میداد، در سالیان اخیر پنجره نقل و انتقالاتی فعالی نداشته است. میلان حتی در حفظ بازیکنان فعلی خود هم دچار مشکل شده است و قرارداد دوناروما، سنگربان جوان خود را پس از فراز و نشیبهای فراوان، به سختی تمدید کرد. پس به طور کلی مشکل اصلی میلان عدم وجود بازیکنان خوب و با کیفیت در رختکن است.
زمانی بود که طرفداران میلان از قهرمانیهای متعدد در سری آ و لیگ قهرمانان اروپا، تماشای اسطورههای بزرگ در پیراهن باشگاهاشان و تحمیل شکستهای سنگین به رقیبان بزرگ همانند یوونتوس، رئال و بارسا لذت میبرند. اما انتظار میلانیها در سالیان اخیر بسیار کمتر شده است. آنها بخاطر کسب سه امتیاز مقابل باشگاه های نچندان قدرتمند سری آ و سقوط نکردن به سری بی، خوشحال هستند. دیگر در سکوهای سنسیرو آن شور و حال قدیمی دیده نمیشود 🙂

آرسنال
آرسنال هم یکی از باشگاههای کهنهکار و بسیار محبوب در تاریخ فوتبال است. این باشگاه مشهور انگلیسی، با ۱۳ قهرمانی در لیگ برتر و ۱۴ قهرمانی در جام حذفی کارنامه قابل قبولی دارد. با این حال در سالیان اخیر، روزهای بسیار سختی را سپری کرده است. شاید آرسنال قرن جدید معروف به آرسنال ونگر باشد؛ آرسن ونگری که از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۸ سرمربیگری این باشگاه را بر عهده داشت و روزهای متفاوت و گوناگونی را برای توپچیها رقم زد.
ونگر با ایجاد تغییرات و تاکتیکهای نو، از اوایل کار خود در آرسنال خوش درخشید. شاید سال ۲۰۰۴ بهترین سال برای آرسن ونگر و آرسنال باشد. تیم رویایی آن فصل آرسنال، در ۴۹ بازی لیگ برتر تن به هیچ شکستی نداد و با اختلاف امتیازی بسیار زیاد نسبت به سایر رقبا تبدیل به اولین قهرمان جام طلایی در تاریخ لیگ برتر انگلستان شد. در فصول دیگر نیز ونگر به قهرمانی یا نایب قهرمانی جزیره میرسید، اما از سال ۲۰۱۱، روز های دشوار و تاریک او و آرسنال فرا رسید.
چرا آرسنال به این روز افتاد؟
بنظر من یکی از قوانین نانوشته دنیا، این است که ما انسانها در هر چیزی حتی اگر بهترین هم باشیم، بالاخره روزی میرسد که شکست میخوریم و طرز فکرهای جدید جایگزین ذهنیت ما میشوند.
مشکل اصلی آرسنال و ونگر نیز همین بود.
دیگر همه تیمها با تاکتیکهای ونگر و راههای مقابله با آنها آشنا شده بودند. درست است که ونگر روزهای بسیار خوبی را برای هواداران رقم زد، اما وقتی دید ورق به ضررش برگشته است، باید باشگاه را ترک میکرد؛ اما نکرد. ستارههای باشگاه راهی تیمهای دیگری شدند و روزهای بسیار سختی برای توپچیها رقم خورد.

منچستر یونایتد
بدون شک منچستر یونایتد یکی از بزرگترین و پر افتخارترین باشگاههای تاریخ فوتبال است. دوران طلایی یونایتد مصادف با دوران سرمربیگری سر الکس فرگسون در این باشگاه است. فرگسون که ۲۷ سال متوالی سرمربیگری شیاطین سرخ را بر عهده داشت!
او بر خلاف ونگر، تقریبا در تمام فصول موفق و درخشان عمل کرد. در چهار فصل ابتدایی حضور فرگسون در یونایتد، اوضاع چندان خوب پیش نرفت و فرگسون در آستانه اخراج قرار گرفت. با این حال قهرمانی در جام حذفی باعث شد که فرگسون بماند و ۳۸ جام مختلف به کلکسیون افتخارات این باشگاه اضافه کند!
شاید ۱۹۹۹ رویاییترین فصل برای یونایتد و فرگسون باشد. شیاطین سرخ در آن سال با در اختیار داشتن ستارههایی مثل دیوید بکهام و رایان گیگز موفق به کسب یک سهگانه رویایی شدند. همچنین فرگسون در پایان همان فصل به پاس خدمات ارزندهاش به فوتبال، لقب «سر» را از ملکه بریتانیا را دریافت کرد. در فصول بعدی نیز با اضافه شدن ستارههایی چون کریستیانو رونالدو و رونی، یونایتد به یکتهتازی خود در انگلستان و اروپا ادامه داد. همه چیز عالی پیش میرفت که سر الکس فرگسون در پایان سال ۲۰۱۳ اعلام بازنشستگی کرد.
چرا منچستر یونایتد به این روز افتاد؟
پس از رفتن فرگسون همه چیز به یکباره تغییر کرد و الدترافورد سرمربیهای نالایق زیادی به خود دید. شاید در دوران پسا فرگسون (تا سال ۲۰۲۰)، تنها افتخار منچستر یونایتد، قهرمانی لیگ اروپا در سال ۲۰۱۶ است که باز هم اصلا قابل قیاس با قهرمانیهای فرگسون نیست.
دیگر خبری از رونی، بکهام، رونالدو، گیگز، توز و… نیست و در عوض لباس یونایتد بر تن امثال راشفورد، لینگارد، مارسیال، دخئا و… سنگینی میکند.
وضعیت بد یونایتد با خریدهای بد مدیریت این باشگاه ثروتمند نیز ارتباط دارد. به عنوان مثال صرف ۸۰ میلیون پوند برای مگوایر (گران ترین مدافع جهان!) اصلا خرید هوشمندانهای به حساب نمیآید.

به صدا درآمدن زنگ خطر برای دو غول بزرگ اسپانیایی!
در دو سه سال اخیر ما شاهد افت کیفی در عملکرد تیمی بارسلونا و رئال مادرید نیز بودهایم. دیگر خبری از قدرت نمایی کهکشانیها و آبی و اناریها در لیگ قهرمانان اروپا نیست و قهرمانان اروپا از کشورهای دیگر ظهور میکنند.
شاید هر دو تیم دلیل یکسانی برای این افت نامحسوس داشته باشند.
دلیلی که بنظر من چیزی جز تکیه کردن به اسطورهها نیست.
در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، رئال مادرید بعد از از دست دادن رونالدو، دیگر هیچ قدرتی در لیگ قهرمانان اروپا نداشت و خیلی زودتر از موعدی که همگان فکرش را میکردند از دور رقابتها کنار میرفت.
دیگر در رئال مادرید ستارهای وجود ندارد که روند بازی را به یکباره تغییر دهد. بدون شک رئال بخاطر از دست دادن رونالدو آسیب بزرگی دید و در حال حاضر هیچ جانشینی برای این ابر ستاره پرتغالی ندارد.
در بارسلونا هم افت کیفی تقریبا از سال ۲۰۱۸ شروع شد. پس از فروپاشی مثلث MSN و جدایی انریکه از باشگاه، تنها امید تیم به مسی بود. بارسلونا بر خلاف رئال حتی در خط هافبک و دفاع هم آنطور که شایسته بود، ظاهر نشد و همین کار مسی برای به دوش کشیدن باشگاه را بسیار سختتر میکرد. مشخص نیست که بارسا بعد از مسی چه وضعیتی خواهد داشت.
البته شاید بارسا در پرورش استعدادهای جوان (مانند فاتی، پوچ و…) بهتر عمل کرده باشد و با این اوصاف انتظار میرود بارسلونا آینده درخشانتری نسبت به رئال داشته باشد. مگر اینکه اتفاق جدیدی بیافتد….
خوندن این مطالب هم خالی از لطف نیست:
رسمی: پروژه نابودسازی بارسلونا با موفقیت انجام شد! – سهیل کوهی اصفهانی
جمع بندی
همان طوری که گفتم در این دنیا هیچچیز همیشگی نیست و ابرقهرمانان نیز روزی شکست میخورند و خوشیهایشان تمام میشود؛ اما چیزی که اهمیت دارد این است که غم، غصه و روزهای سخت نیز همیشگی نیستند.
همه ما حتی در بدترین شرایط هم قادر به بهتر کردن اوضاع هستیم. همه باشگاههایی که در این مطلب قید شدند، میتوانند به روزهای اوج خود بازگردند. بنظر میرسد آرسنال و بارسلونا روند رو به رشدی را در پیش گرفتهاند؛ اما در یونایتد، میلان و رئال اوضاع همچنان خوب نیست.
بدون شک ستارهها و ایدههای جدید توانایی بازگرداندن روزهای خوب و شور و شوق قدیمی را به این باشگاه ها دارند.
بنطرتون پایان این ماجرا چطوریه؟ من که نمیدونم. باید منتظر موند و دید چی پیش میاد…
دوست اسمارتینی!
- بنظرت جای چه باشگاههایی توی این لیست خالی بود؟
- فکر میکنی میلان، آرسنال، یونایتد، رئال و بارسا میتونن به روزای اوجشون برگردن؟
- نظرت راجب مقالات ورزشی اسمارتین چیه؟ اگه ایده جالبی توی ذهن داری به ما بگو تا اجراییش کنیم!
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتما برای ما توی نظرات بنویس، ما همشو میخونیم!
- به نویسندگی علاقه داری و میخوای نوشتن را تجربه کنی؟ به بخش ارسال مطلب برو و نوشته خوبت را برای ما ارسال کن. ما هم اون رو با اسم خودت منتشر میکنیم!
- راستی یادت نره توی خبرنامه اسمارتین هم ثبت نام کنی و هر هفته ایمیلای باحال دریافت کنی (:
بیشتر بخوانید:
پروفسور کاکتوسیان! – بررسی جزئی یک داستان – رامتین شاهینی نژاد
رود و سنگ – سید متین فقهی
داستان چیست و چه ارتباطی با زندگی واقعی ما دارد؟ – رامتین شاهینی نژاد
مهم نیست! – آتنا مهرانفر
یه چیز یواشکی بگم؟
هدف تقریبا اصلی من این بود که مخاطبی که این متن رو میخونه هم اون بدبینی مطلق رو ببینه و هم این خوشبینی مطلق!
:)))
که نهایتا کوتاه آمدی و حرف هایت واقعبینانه تر شد. البته که در خوشبینی ها هم، غالبا صحت کلام مهم نیست! :))
اصلا ولش!
(ولی برا جوابت کلی حرف دارم. یا برا حرفت کلی جواب! :)) ولی خب احساس می کنم اینجا جاش نیست و محتوای اصلی پست به حاشیه کشیده میشه.)
(نه من میخوام که این اتفاق بیفته و نه شما! 🙂 )
( پس همون بهتر که «اصلا ولش!» )
یه دمت گرم جانانه بهت بگم که متن هات در عین داشتن یه دید کلی و از بالا به موضوع، بسیار موشکافانه است و این نشان از تسلط نسبتا خوب تو روی فوتباله!
دمت گرم دوم هم از این بابت که قلم روونی داری که به دل میشینه 🙂
ایوللله!
سلام. حالتون چطوره آقا سهیل؟ امیدوارم همچنان خوب باشید و خوب بنویسید.
می خواهم با همین کامنت از ابتدا تا انتهای پست شما بیایم و نکاتی که انگار از قلم افتاده را یادآوری کنم.
………………………..
در باره آث میلان مطالب خوبی نوشتید. همه چیز به خوبی پیش می رفت. تا اینکه با این جمله رو به رو شدم:
«قرارداد دوناروما، سنگربان جوان خود را به سختی تمدید کرد.»
ابدا اینطور نبود آقا سهیل! جیجیو در مصاحبه ای اعلام کرد با این که پیشنهاداتی با دستمزد های چندین برابری از تیم های معتبر اروپایی داشته، نمی خواهد از میلان جدا شود و «در میلان احساس آرامش می کنم»
یا اینکه : «پس به طور کلی مشکل اصلی میلان عدم وجود بازیکنان خوب و با کیفیت در رختکن است.»
خوب بود اگر نگاهی به اوضاع و عملکرد دیگو دالوت، تونالی و البته براهیم دیاز بیندازید!
«در سالیان اخیر پنجره نقل و انتقالاتی فعالی نداشته است»
با گذری در لیست نقل و انتقالات اخیر میلان متوجه خرید های های پر ارزشی چون هوگه، لیائو، بنناصر، تئوی دوست داشتنی و البته زلاتان بزرگ (که از نیمفصل سال قبل به میلان آمد) میشوید.
فقط درباره تئو بگویم که او هم اکنون بعنوان یک دفاع چپ موفق به زدن ۱۰ گل در طی ۵۴ بازی شده است! همچنین او ارزش ۲۰ میلیونی اش هنگام ورود به میلان را نزدیک به ۲.۵ برابر کرده!
از یک مدافع چه انتظاری دارید؟ 🙂
و در آخر باید این را نیز اضافه کرد که روسونری بزرگ با درخشیدن مقابل تیم هایی مثل ناپولی، یووه (فصل قبل) و اینتر، تا اینجای ماجرا خود را اثبات کرده
نا گفته نماند بسنده کردن به نتایج و ندیدن مواردی چون ۴ تا تیرک در یک بازی، مصدومیت های زیاد و پنالتی های عجیب و غریب، نمی تواند با اخلاق خبرنگاری جور در بیاید!
سلام آقا معین. خدا رو شکر حال من خوبه. امیدوارم حال شما هم عالی باشه. ?
راجب قرارداد دوناروما باید بگم که با وجود تمایل دوناروما برای ماندن در باشگاه، هنوز هیچ چیز قطعی نشده. دوناروما درخواست قراردادی با دستمزد سالیانه ۸ میلیون یورو داشته ولی میلان مخالفت کرده و تمدید قرارداد همچنان در هالهای از ابهام قرار داره. پس نمیشه با اطمینان کامل دوناروما را موندنی دونست. ?
حرف دیگهای هم که باید بزنم اینه که هدف اصلی من در این مطلب مقایسه میلان چند فصل اخیر با میلان قدرتمند دهه گذشته هست. چند فصلی میشه که میلان قدرت جدی در سطح اروپا نبوده. امسال هم درسته که میلان فصل را عالی شروع کرده ولی بازیهای زیادی تا پایان فصل باقی مونده و باید تا آخر فصل صبر کرد و دید چی میشه.
از نظر پنجره نقل و انتقالاتی تا چند سال پیش شاهد هیچ اقدام قابل توجهی از میلان نبودیم؛ اما طبق فرمایش شما در یک فصل اخیر میلان خوب عمل کرده و میتوان به آیندهای درخشان برای ستارگان جوان این تیم امید داشت.
زلاتان هم که با اتمام دوران حرفهای خود فاصله چندانی ندارد و مشخص نیست که جدایی او تا چه حد بر وضع کیفی میلان تاثیر میگذارد.
در جواب بخش آخر نظرتون هم باید بگم که چیزایی مثل مصدومیت، حاشیههای داوری و به طور کلی بدشانسی همیشه در فوتبال دیده میشن و بنظرم نمیشه همه اتفاقات بد را به گردن بدشانسی انداخت.
در کل از نظر من هم میلان در فصل جاری در حال پوست اندازی هست و همه ما هم دوست داریم که دوباره اون میلان قدرتمند قدیمی را ببینیم. امیدوارم همین اتفاق هم بیافته (: