من آدم نصف شب اساماس عاشقانه فرستادن نیستم…
من اصلا آدم اساماس دادن نیستم… چه رسد به نصف شب و از نوع مهربانانهاش…نصف شب که همه بیکارند و مهربان و در به در دنبال یک هم صحبت…
اما من در میان شلوغی روز درست درجایی که بیشترین مشغله را دارم وکلی کار بر روی سرم تلنبار شده به تو زنگ میزنم… اساماس هم نمیدهم طاقت انتظار ندارم.
گاهی حتی حرفی برای گفتن ندارم…فقط زنگ میزنم.
زنگ میزنم تا بدانی در این دنیای بی در و پیکر، کارهای بی وقفه و برنامه های منظم…
یک نفر در شلوغ ترین ساعت روز به بی نظم ترین حالت ممکن… درست وسط حل یک مسئله فیزیک…
دقیقا در لحظه ای که کمرش گرفته و چشم هایش سوسو میزند… هنوز هم دوستت دارد.
دوست اسمارتینی
- اگه از این مطلب لذت بردی و یچیزی یاد گرفتی حتما حتما نظرت رو در موردش برای ما بنویس
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتما برای ما توی نظرات بنویس
- راستی یادت نره توی خبرنامه اسمارتین هم ثبت نام کنی و هر هفته ایمیلای باحال دریافت کنی (: