یادتونه کوچیکتر که بودیم، دوست داشتیم یه نینجا، یه پری، یه فرشته و یا یه ابرقهرمان دنیای مارول بشیم؟ بعضی از ماها شاید هنوز هم چنین رویایی رو در سر داشته باشن! خب، خوش به حالشون؛ اما قسمت دردناکش اینجاست که ما نتونستیم یه موجود ماورایی بشیم. نتونستیم استانداردهای جهان رو دور بزنیم و تبدیل به یه ماهیت فراتر بشیم. ما الان اینجا هستیم؛ دقیقاً همینجا! یک انسان عادی با زندگی نسبتاً عادی. الان که بهش فکر میکنی دردناکه نه؟ اما یه لحظه صبر کن. مطمئنی که ما انسان عادی خلق شدیم و نمیتونیم تبدیل به ابرقهرمان بشیم؟! البته نه ابرقهرمان فیلمها؛ ابرقهرمانهای دنیای واقعی. ابرقهرمان درون هرکس! برای اینکه یاد بگیریم چطوری صدای این قهرمان درون رو بشنویم، با ما در اسمارتین همراه باشید.
همۀ ما انسانهایی استثنایی با تواناییهای استثنایی هستیم. تواناییهایی که قابلیت زیر و رو کردن جهان هستی رو دارن! میخواید نگاهمون رو کوچیکتر کنیم؟ باشه! تواناییهای شما قابلیت زیر و رو کردن زندگی خودتون رو دارن؛ اما متاسفانه اکثر ما اون قهرمان رو گم کردیم.
اون قهرمان رو کجا گم کردیم؟!
خب مشخصه؛ توی دنیای امروزی. دنیایی وابسته به خوشیهای زودگذر و شکلگرفته بر پایۀ بدبینی! دنیایی پر از حواسپرتی و انتخاب. انتخابهایی که تو رو توی پیدا کردن مسیر صحیحت گمراه میکنن.
دنیای امروز ما پر شده از انسانهای معمولی که به دور خودشون میگردن و دستشون رو به هر طنابی میگیرن بلکه بتونن نجات پیدا کنن، پول دربیارن و زندگیشون رو به مردم نمایش بدن.
حس میکنم دارم پراکندهگویی میکنم؛ بنابراین بیاید از اینجا به بعد دقیقتر به مسئله بپردازیم.

هدف ما از زندگی چیه؟
این مهمترین و پیچیدهترین سوالیه که بشر در طول عمرش از خودش پرسیده. ما چرا زندهایم؟
اگه از من بپرسید، بهتون میگم که ما آدمها، صرفنظر از دین و اعتقاداتمون، روی این کرۀ زمین پا گذاشتیم تا خودمون رو بسازیم. یا شاید بهتره بگم که خودمون رو از دنیای درونیمون استخراج کنیم و با چیزی که بدست آوردیم به پیشرفت جهان کمک کنیم.
اگه بخوام دقیقتر بگم، هدف ما دکتر شدن، مهندس شدن، خرید خونه و ماشین و پر کردن حسابهای بانکیمون نیست؛ هدف ما تبدیل شدن به اون آدمی هست که در مسیر تمام هدفهای دنیویمون بهش تبدیل میشیم!
این آدم از انتخابهایی که میکنیم، علمی که داریم، جاهایی که میریم، افرادی که دور خودمون جمع میکنیم، احساسی که از دنیا میگیریم، چیزهایی که به دنیا اضافه میکنیم و خیلی چیزهای بدیهی دیگه بهوجود میاد.
جایی شنیدم که هدف واقعی انسانها رسیدن به آرامشه. و این آرامش در گرو تکامل روحه؛ نه پول و جایگاه اجتماعی. هرچند که اونها هم مهم هستن.

خود واقعی من کیه؟
خب برمیگردیم به مبحث اصلی! خود واقعی شما، خودی نیست که هستید؛ بلکه خودی هست که با گذر زمان در جریانه. سخت شد؟! یکم صبر کنید تا براتون توضیح بدم:
- خود شما حاصل افکار، اهداف، مسیرها، انتخابها و… شماست.
- خود شما همون کسیه که کتاب موردعلاقۀ شما رو مطالعه میکنه.
- خود شما همون کسیه که به موضوعات از دیدگاه خودش فکر و اونها رو بررسی میکنه.
- خود شما همون کسیه که یه اثر بهوجود اومده از درون شما میآفرینه.
- خود شما همون کسیه که تصمیمات مهمی مبنی بر تکامل زندگیتون میگیره؛ تصمیم اینکه کاری رو انجام بدید و یا چیزی رو انتخاب کنید.
- خود شما همون کسیه که در قالب ذهنیات شخصی و تجربیات شما صحبت میکنه و باعث به فکر فرو رفتن بقیه میشه.
- خود شما همون کسیه که با پرداختن به علایقش خودش رو بسط و گسترش میده.
- خود شما همون کسیه که طعم احساسات ناب و منحصربهفرد شما رو میچشه!
- و…
تا به امروز چقدر برای خود واقعیت وقت گذاشتی؟
واقعیت اینه که دنیای پرمشغلۀ امروزی، مملو از اخبار، سرگرمیها، حواسپرتیها، انتخابهای از پیش تعیینشده و هزاران مورد دیگه هست و فرصت تامل ما دربارۀ خود واقعیمون رو از ما گرفته.
- این روزها تمام عقاید و نظرات از طریق شبکههای اجتماعی توی ذهن ما فرو کرده میشه!
- این روزها با افزایش تکنولوژی و ساده شدن راههای ترشح دوپامین، وقت زیادی از ما صرف پرداختن به سرگرمیهای زودگذر و گاهاً بیمعنی میشه.
- این روزها با دستهبندیشدن آیندهها در قالب رشتههای تحصیلی و یا فنی، قدرت تصمیمگیری و انتخاب، تا حد زیادی از ما گرفته شده.
- این روزها با تبلیغات و ظاهرنماییهای صورتگرفته در شبکههای مجازی، ذهن اکثریت مردم به سمت داشتن زندگیهای لاکچری، پول زیاد، ظاهر زیبا و مادیات اینچنینی سوق داده شده!
و ما همه اینجا گم شدهایم! خود واقعیمون رو جا گذاشتیم؛ در قالب همون کودکی که بیپروا رویاپردازی میکرد و بدون هیچ احساس کمالطلبی و یا احساس نیاز به قانونی، چیزی خلق میکرد!
- بچهای که با عروسکهاش داستانسرایی میکرد.
- بچهای که با بلوکهای خونهسازیش معماری میکرد.
- بچهای که با چند تا مداد رنگی کوچیک و بزرگ، نقاشیهای پرمفهومی خلق میکرد.
- بچهای که با همه متفاوت بود…
- بچهای که… بچهای که امروز دیگه اینجا نیست!
الان چیکار میتونم انجام بدم؟!
خب توضیحش برای من خیلی سخته!
- اما باید سعی کنید بیشتر گوش به ندای درونتون بدید.
- به خودتون اجازۀ رشد و پیشرفت رو بدید.
- علایق شخصی خودتون رو بسازید و اونها رو دنبال کنید (از موسیقی گرفته تا بررسی ساختار جهان!)
- حواسپرتیهای مجازی رو از خودتون دور کنید.
- مطالعه کنید.
- خودتون رو بنویسید.
- برای خودتون سبک زندگی خلق کنید.
- رویا داشته باشید و به سمتش حرکت کنید (دوست داری زبان انگلیسی رو در حد خوبی یاد بگیری؟ همین الان برای یه کلاس ثبت نام کن!)
- پایۀ هر کاری نباشید! (برای خودتون ارزش قائل بشید و خط قرمز داشته باشید)
- رویاهای سادهتون رو محقق کنید (تنهایی کافه رفتن یا شیرینیپزی!)
- و در آخر به خودتون اجازه بدید که به عنوان یک من خاص و واحد وجود داشته باشه.
حالا قهرمان درون من کیه؟
قهرمان درون من، خود شماست که بهترین مسیر رو برای رشد و پیشرفت انتخاب کرده.
همۀ ما انسانها، با تواناییها و شخصیتی خارق العاده و منحصربهفرد متولد شدیم. و توانایی تبدیل شدن به هر چیزی رو داریم؛ هر چیز ممکن توی این جهان! یه نویسندۀ بزرگ، یه سخنران موفق، یه هنرمند تاثیرگذار، یه دانشمند درجه یک، یه سیاستمدار فوقالعاده، یه کارآگاه نابغه و هر چیز دیگهای که فکرش رو بکنید.
قبل از اینکه بریم سراغ راههای تبدیل شدن به این قهرمان، بیاید این رو بررسی کنیم که چرا اکثر ما چنین باور و ذهنیتی از خودمون نداریم؟!

چرا ما از تصویر قهرمان انقدر دوریم؟
باورهای غلط! همین و بس!
- باورهای غلط مثل اینکه نوابغ از بدو تولد با ما متفاوت بودهاند!
- مثل اینکه افراد موفق به شرایط خاصی برای شکوفایی نیاز داشتند!
- باور به اینکه ما یک انسان معمولی هستیم و اونها نبودند!
- باور به اینکه برای موفق شدن نیاز به یه راه مشخص هست و یک نفر باید ما رو در اون راه قرار بده!
از همینجا بهتون میگم که فقط کافیه ذهنتون رو بازتر کنید تا متوجه بشید که تمام این باورها غلط هستن. افراد موفق فقط عادات بهتر و ثابت قدمی بیشتری داشتند.
و اما ترس! ترس از رویاهای بزرگ و شکست خوردن.
اما میدونید، بخش جالب مسئله اینجاست که یه رویای بزرگ، در عوض رویاهای کوچیک، همیشه و همیشه احساس آرامش بیشتری به ما میده! چرا؟ چون برای رسیدن به اون رویای بزرگ، صرفاً یک مسیر مشخص و پر از اقدامات وجود داره. شما در مسیر رویای بزرگ، احساس سرگشتگی کمتری رو تجربه میکنید و معمولاً همیشه در حال انجام کارهایی هستید که میدونید شما رو در مسیر درست یاری میکنند. به عبارت دیگه، شما وقت و زندگیتون رو هدر نمیدید و همین باعث بهوجود اومدن احساس امنیت و آرامش در شما میشه.
اما اهداف کوچیک چنین خاصیتی ندارن. مسیر رسیدن به اونها میانبرها و راههای فرعی زیادی داره. مدت زمان زیادی شما رو بیکار میذارن و همین باعث میشه که احساس پوچی و پریشونی بهتون دست بده!
من نمیتونم راهنمایی زیادی به شما بکنم. فقط بدونید که توی دنیا هیچ نشدی وجود نداره! میخوای یه ساز رو یاد بگیری؟ روزی دو ساعت وقت بذار و یک ساله به سطح متوسط میرسی. میخوای یه روانشناس بزرگ بشی؟ به اندازۀ کافی حواست رو به درس و مشقت بده. میخوای یه کارگردان بشی؟ فعلاً مهارتهای تدوین رو یاد بگیر و توی دورههای آنلاین ایدهپردازی، ساخت فیلم، کارگردانی و… شرکت کن. برای بقیش هم قطعاً راههای زیادی وجود داره.
تمام محدودیت ها در ذهن شماست!
- من به اندازۀ کافی قوی نیستم
- من استعدادش رو ندارم
- من رو چه به این کارها
- وقتش رو ندارم
- از من افراد خیلی بهتری هم هستن
دوباره یادآوری میکنم! شما فقط حاصل تلاش یک نفر رو میبینید؛ نه اون سالها کار و تلاش مستمرش رو! پس دست از دروغ گفتن به خودتون بردارید. شما همون کسی هستید که میخواید باشید!

چطور قهرمان بشم؟!
- صدای درونت رو بشنو: بدون هیچ نگرانی به این فکر کن که برای چی روی این کره پا گذاشتی؟ تواناییهات چی هستن؟ به چه چیزی علاقه داری و دوست داری چهجور آدمی باشی؟
- مطالعه کن: به منابع قابلاطمینانی مثل بعضی کتابها، پادکستها، وبلاگها، افراد و… مراجعه کن و دربارۀ جنبههای مختلف زندگی اطلاعات کسب کن.
- رویات رو مجسم کن: تمام افکار مبنی بر اینکه برای اون رویا زیادی کوچیکی رو دور بریز و فقط رویات رو تصور کن! میخوای کی باشی؟!
- شروع کن: برنامه بریز و هر روز حتی یک قدم کوچیک همسو با تصویر آیندت بردار. مهارتهای لازم رو کسب کن و اطلاعات بیشتری به دست بیار.
- عوامل مزاحم و حواسپرتکنی که در تصویر و مسیر رویات نقشی ندارند رو دور بریز!
- و نترس! از ناکامیها، شکستها، آشفتگیها و… از هیچچیزی نترس! ترسیدن کاری رو درست نمیکنه؛ فقط و فقط با صبوری تمام پیش برو.
بازم میگم! فقط کافیه باور کنی و بخوایش تا به دستش بیاری. به اندازۀ روحت بزرگ شو. اجازه نده تلههای جهان امروزی اسیرت کنن و باعث بشن که با حسرت چشمت رو روی جهان ببندی!
دوست اسمارتینی!
- به صدای قهرمان درونت گوش میدی؟
- نظرت دربارۀ مطالب سبک زندگی اسمارتین چیه؟ اگه ایدهٔ جالبی توی ذهن داری به ما بگو تا اجراییش کنیم!
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتماً برای ما توی نظرات بنویس؛ ما همشو میخونیم!
- به نویسندگی علاقه داری و میخوای نوشتن برای کودک و نوجوان رو تجربه کنی؟ به بخش همکاری با ما برو و اطلاعاتت رو برای ما ارسال کن تا اگه همهچیز خوب پیش رفت، به تیم اسمارتین اضافه بشی!
بیشتر بخوانید:
گیم پلی بازی RIDE 4 بر روی پلیاستیشن ۵ گرافیک خارقالعادهای را به تصویر میکشد! – سید متین فقهی
دیالوگ برتر: بهترین دیالوگ های بازی رد دد ۲ – Red Dead Redemption 2 – سهیل کوهی اصفهانی
بازی فال گایز رکورد گینس بیشترین دانلود در پلی استیشن پلاس را شکست – سید متین فقهی
معرفی و نقد و بررسی انیمه نوراگامی (Noragami) – روایتی تازه بر پایهٔ آیینی کهن – حباب
سلام!
فوقالعاده بود (((:
واقعاً ممنونم بهخاطر این مطلب.
سلام! خواهش میکنم! ممنون بابت ادیت!
سلام عزیزم یک سوال داشتم ؛اگر ما توی دنیای Drچیزهای رو یادبگیریم ایا در دنیای Crاون مطالب یادمون میمونه و علمی که یادگرفتیم رو میتونیم در دنیا واقعی استفاده کنیم؟