اگر از طرفداران انیمیشن سریالی آبشار جاذبه باشید، میدانید که پس از به پایان رسیدن فصل دوم این مجموعه، حاشیههای زیادی دربارۀ ساخت فصل سوم و ادامۀ داستان آن در بین طرفداران بهوجود آمد. در این بین، سازندگان آبشار جاذبه هم واکنشهای زیادی به درخواستهای طرفداران نشان دادند. حالا من در این مطلب میخواهم به بررسی این اتفاقات بپردازم و هر آنچه که باید دربارۀ فصل سوم آبشار جاذبه و آیندۀ این انیمیشن سریالی بدانید را برای شما بیان کنم. برای خواندن ادامۀ مطلب، با ما در اسمارتین همراه باشید.
Gravity Falls یا همان آبشار جاذبه، یک انیمیشن سریالی در ژانر کمدی-معمایی به کارگردانی الکس هیرش است. این مجموعه در دو فصل ۲۰ قسمتی از اواسط سال ۲۰۱۲ تا اوایل سال ۲۰۱۶ از شبکۀ دیزنی پلاس پخش شد.
داستان آبشار جاذبه، روایتگر تابستانی عجیب برای دوقلوهای پاینز است؛ والدین دیپر و میبل، آنها را به شهری رازآلود بهنام آبشار جاذبه میفرستند تا تعطیلات تابستانی خود را در کنار عمویشان استنلی پاینز بگذرانند. آنها با پدیدههای ماورالطبیعی و شگفتانگیزی در آبشار جاذبه مواجه میشوند و ماجراجوییهای خود را در پی کشف آنها آغاز میکنند…
بیشتر بخوانید: تاپ فایو: پنج نوع از رازهای آبشار جاذبه که ذهن هر کسی را درگیر میکنند!

آبشار جاذبه نظر منتقدان را به خود جلب کرد و طرفداران زیادی را از رنج سنی کودک تا بزرگسال در سرتاسر دنیا (از جمله ایران خودمان!) بهدست آورد. محبوبیت این مجموعه بهحدی است که اگر نام آن را در گوگل جستجو کنید، در انبوهی از ویدیو، عکس و متن که همه و همه توسط طرفداران تولید شدهاند، گم میشوید! این محبوبیت بیحد و مرز به دلیل داستان همهچیز تمام، خاص و پررمز و راز آبشار جاذبه بهوجود آمده و آن را تبدیل به یکی از بهترین انیمیشنهای سریالی تاریخ کرده است.
همهٔ این ویژگیهای خاص و جذاب آبشار جاذبه در کنار هم، باعث شدند تا بعد از به پایان رسیدن فصل دوم، طرفداران تشنۀ تماشای ادامۀ ماجراجوییهای دیپر و میبل شوند و از الکس هیرش خواهش کنند تا به دنبال ساخت فصل سوم این مجموعه برود. علاوهبر این، داستان هم پتانسیل ادامه پیدا کردن را داشت. درواقع اتفاقاتی که در پایان فصل دوم رخ دادند، پشت پردهای داشتند که مدتی پس از انتشار قسمت آخر مشخص شدند و اصرار طرفداران را برای تماشای ادامۀ این انیمیشن سریالی، بیشتر کردند. حالا احتمالاً این سوال برایتان پیش آمده که داستان این پشت پردۀ پایان آبشار جاذبه چه بود؟

پشت پردۀ پایان آبشار جاذبه
بیل سایفر زمان و هزینهٔ زیادی را صرف ساختن آخرالزمان خود کرد و تا مرحلهٔ جهانی کردن آن هم پیش رفت؛ اما در آخر با نقشهای ساده و در عین حال زیرکانه که طراحان آن استنلی و استنفورد پاینز بودند، تمام رشتههایش پنبه شد! نکتۀ جالبتر اینجاست که تمام این اتفاقات در چند دقیقه رقم خوردند و خب چنین پایانی، بیش از حد برای آبشار جاذبه غیرقابلانتظار است. همهٔ ما به خوبی میدانیم که حتی کوچکترین بخشهای این انیمیشن سریالی، نکات بسیار بزرگی را در خود جای دادهاند و به همین خاطر است که محبوبیت زیادی دارد؛ بنابراین باید داستان بیشتری نسبت به چیزی که تماشا کردیم در پایان آن وجود داشته باشد که برای پی بردن به آن، باید به بررسی پایانبندی آبشار جاذبه بپردازیم.
بررسی پایانبندی
در نگاه اول، آبشار جاذبه تمام ویژگیهای یک پایانبندی خوب سینمایی که در سه عنصر خلاصه میشوند را دارد:
با این حال نکتهای در قسمت آخر دیده میشود که کمی معادلات را بههم میریزد. برای اینکه بهتر متوجه این نکته شوید، بهتر است مروری بر سه قسمت آخر آبشار جاذبه که آخرالزمان را به تصویر میکشند، داشته باشیم.

مروری بر سه قسمت پایانی و آخرالزمانی
بیل سایفری که نزدیک به یک میلیارد سال در جهان دوبعدی خودش گیر کرده بود، بالاخره آزاد و تبدیل به یک موجود واقعی شد. او مقر آغازین آخرالزمان خود را آبشار جاذبه قرار داد و دوستانش را برای آمدن به این شهر، احضار کرد.
پس از گذشت مدت زمان کوتاهی، بیل کاملاً به آبشار جاذبه مسلط شد و تصمیم گرفت تا آخرالزمان خود را جهانی کند؛ اما وقتی خواست از محوطۀ شهر آبشار جاذبه بگذرد، با حصاری نامرئی روبرو شد که مانع خروج او و دوستانش از آنجا میشد. بیل به دنبال پیدا کردن راهحلی برای مشکل خود گشت و به این نتیجه رسید که به سراغ استنفورد پاینز نابغه برود تا ببیند آیا او در تحقیقاتی که برای نوشتن دفترچههای خاطراتش بر روی آبشار جاذبه انجام داده بود، به این موضوع برخورد کرده است یا نه.
بیل استنفورد را به رأس هرم حکمرانی خود برد و مشکلش برای خروج از آبشار جاذبه را با او درمیان گذاشت. استنفورد با این پدیده آشنا بود و پس از شنیدن حرفهای بیل، آن را «قانون طبیعی آبشار جاذبه دربارۀ چیزهای عجیب» خواند و این را تایید کرد که راهحل دور زدن آن را بلد است؛ اما به هیچوجه آن را به بیل نمیگوید. بیل هم عصبانی شد و تصمیم گرفت که وارد ذهن استنفورد شود و خودش راهحل را پیدا کند. با این حال برای این کار هم نیاز به دست دادن با استنفورد داشت و نتوانست به خواستۀ خود برسد.

بیل چارهای جز تحت فشار قرار دادن استنفورد برای بهدست آوردن راهحل دور زدن محوطۀ نامرئی اطراف آبشار جاذبه نداشت؛ بنابراین تصمیم گرفت که استنفورد را با خانواده و دوستانش تهدید کند تا در ازای آنها، با او معامله و راهحل را از درون ذهنش پیدا کند. وقتی که استنفورد و خانوادهاش را تهدید کرد و تحت فشار قرار داد، او و برادرش استنلی نقشهای زیرکانه کشیدند و لباسهای خود را با یکدیگر عوض کردند. بدین ترتیب استنلی خودش را جای استنفورد جا زد و بیل هم گول خورد. او با استنلی دست داد و معاملۀ آنها شکل گرفت.
بیل وارد ذهن استنلی شد و بعد از دیدن او در آنجا، فهمید که فریب خورده است. در همین زمان، استنفورد با فعال کردن تفنگ حافظه و شلیک آن به سمت مغز استنلی، در حال عملی کردن بخش دوم نقشهاشان بود که تمام خاطرات استنلی را به همراه بیل سایفر، از بین ببرند.
بیل سایفر در حال نابودی بود و از استنلی خواهش کرد که او را نجات دهد؛ اما استنلی توجهی به حرفهایش نکرد. در همین حین بیل جملاتی نامفهوم را به زبان آورد و سپس با مشت قدرتمند استنلی، نابود شد.
آخرالزمان با نابودی بیل سایفر به پایان رسید و حافظۀ استنلی هم بهخاطر فداکاریاش، پاک شد؛ اما فقط برای چند دقیقه! او با دیدن خانوادهاش و مرور خاطراتشان به کمک دفترچۀ تابستانی میبل، دوباره حافظهاش را بهدست آورد.
اما چطور چنین اتفاقی افتاد؟ مگر قرار نیست که حافظه با تفنگ حافظه پاک شود و دیگر بازنگردد؟ خوشبختانه پاسخ این سوالات را در دفترچه خاطرات شمارۀ سه استنفورد پیدا میکنیم.

استنفورد در دفترچه خاطرات شمارۀ سه مینویسد:
«اینطور که بهنظر میرسه، اثر پرتوهای ازبینبرندۀ تفنگ حافظه، از طریق قرار گرفتن در معرض تصاویر و افراد مهم گذشتۀ فرد، از بین میره. دلیل بازگشت سریع حافظۀ استنلی هم اینه که وقتی ما شروع به بهبودش کردیم، کمتر از یک ساعت از شلیک پرتوهای تفنگ حافظه گذشته بود.»
حالا که چنین اتفاقی افتاده است، یک سوال اساسی پیش میآید؛ اگر خاطرات استنلی از بین نرفته، آیا بیل سایفر هم از بین نرفته است؟! این سوال مدت زیادی است که ذهن طرفداران آبشار جاذبه را درگیر کرده است و من اینجا هستم تا به شما بگویم نه! او نه تنها زنده است، بلکه باعث میشود که نظرتان دربارۀ یکی از شخصیتهای اصلی آبشار جاذبه، بهکلی تغییر کند.
ابتدا باید به این بپردازیم که چرا بیل سایفر زنده است. درواقع میتوان گفت که پایان آبشار جاذبه و هر محتوایی که بعد از آن به طرفداران عرضه شد، به زنده بودن بیل سایفر اشاره دارد که در ادامه به هرکدام از آنها میپردازم.
۱- حرفهای نامفهوم بیل سایفر قبل از مرگ
در قسمت آخر، وقتی بیل در ذهن استنلی گیر افتاد و فهمید که فریب بزرگی خورده است، شروع به زدن حرفهایی نامفهوم کرد:
از آنجایی که زدن حرفهایی نامفهوم توسط شخصیتهای مختلف، یکی از عناصر اصلی آبشار جاذبه برای پنهان کردن رازهایش است، در اینجا هم با حرفهایی مواجه هستیم که اگر برعکسشان کنیم، به معانی جالبی میرسیم:
“A.X.O.L.O.T.L! My time has come to burn! I invoke the ancient power that I may return!“
«ای.ایکس.او.ال.او.تی.ال! زمان نابودی من فرا رسیده! نیروی باستانی رو برای بازگشتم فرا میخوانم!»
این جملات کاملاً به ما اثبات میکنند که قرار نیست به راحتی از دست بیل سایفر خلاص شویم؛ اما حالا منظور او از A.X.O.L.O.T.L چیست؟ اگر این کلمه را در اینترنت جستجو کنید، به یک سمندر مکزیکی میرسید که در زیر آب دریا زندگی میکند و به نام اکسولوتل معروف است. این موجود در صحنههایی از انیمیشن هم به عنوان حیوان خانگی در آکواریوم دیده میشود که در ادامه میتوانید نمونههایی از آن را ببینید:

اما جدا از این فکت جالب، نام این حیوان در یک کتاب با مضمون آبشار جاذبه هم دیده میشود که ما را به پاسخ سوالاتمان نزدیکتر میکند. کتاب “Dipper and Mabel and the Curse of the Time Pirates’ treasure!” یا همان «دیپر و میبل و نفرین گنج زمان دزدان دریایی!»، یک کتاب رسمی از آبشار جاذبه است که پس از پخش قسمت آخر منتشر شد. این کتاب هیچ ارتباط مستقیمی با داستان انیمیشن سریالی ندارد؛ اما الکس هیرش در یکی از توییتهای خود گفت که یکی از بزرگترین رازهای آبشار جاذبه در بخشی از آن نهفته است.
در یکی از بخشهای این کتاب، دیپر و میبل با یک اکسولوتل قدرتمند کیهانی مواجه میشوند و هرکدام فرصت این را دارند که یک سوال از او بپرسند.

میبل میپرسد: «تو چی هستی؟ یه سمندر؟»
– «من یه اکسولوتل هستم و تو سوالت رو پرسیدی. حالا تو بپرس پسر!»
دیپر میپرسد: «چیزی دربارۀ بیل سایفر میدونی؟»
– «مجموعی از سه شصت درجه است
ناظر از لای درختان توس است
نابودی بُعد خودش را از نزدیک دید
دلتنگ آنجاست و اینجا در تبعید
دروغ میگوید که شاد است
آتش را مقصر مشکلاتش میداند، پس شیاد است
اگر بخواهد برگرداند خویش را
باید بخواند نام من پیر را
این چنین گناهانش پاک شود
و خودش در شکل و زمانی دیگر احیا شود»
اگر به دو مصراع پایانی دقت کنید، کاملاً متوجه میشوید که چرا بیل قبل از نابود شدنش آن حرفها را به زبان آورد؛ اما اگر بخواهم خیلی ساده بگویم، تمام این اسناد مبنی بر این هستند که بیل سایفر در شکل و زمانی دیگر در حال زندگی کردن است! حالا که به این راز مهم دست پیدا کردیم، این سوال پیش میآید که اگر بیل زنده است، به چه شکلی تبدیل شده؟ به یاد دارید که در بخشی از متن به این اشاره کردم که زنده بودن بیل سایفر، نظر شما را دربارۀ یکی از شخصیتهای اصلی آبشار جاذبه تغییر میدهد؟ شخصیت مدنظر من، استنلی بود و میخواستم به یک تئوری عجیب اشاره کنم؛ این تئوری میگوید که بیل در ذهن استنلی بهسر میبرد و بیشتر محتواهای اضافی منتشر شده پس از پخش قسمت آخر هم آن را تایید میکنند. برای اینکه بیشتر متوجه منظور من شوید، بهتر است نگاهی به این محتواهای اضافی داشته باشیم.

۲- مجسمۀ واقعی بیل سایفر
مدت کوتاهی پس از پخش قسمت پایانی آبشار جاذبه، الکس هیرش بهطور رسمی اعلام کرد که مجسمۀ واقعی بیل سایفر، در یکی از ایالتهای آمریکا قرار دارد. او همچنین اعلام کرد که طرفداران علاقهمند میتوانند به حل معماهای خاصی بپردازند و به کمک پاسخ آنها، موقعیت مکانی مجسمه را پیدا کنند. یکی از آن معماها، تماس گرفتن با یک شماره تلفن بود. وقتی که شما با این شماره تلفن تماس میگرفتید، پیغام صوتی زیر برایتان پخش میشد:
اگر کمی دقت کنید، متوجه صدای استنلی میشوید. با این حال نکتۀ اصلی اینجاست که حرفهای او، نامفهوم و برعکس است و هر وقت شخصیتی در آبشار جاذبه اینگونه صحبت کرده، به دلیل بیل سایفر بوده است؛ به عنوان مثال در قسمت ۱۰ فصل یک، گیدئون اشعاری را که برای احضار کردن بیل در دفترچۀ خاطرات نوشته شده بود، به شکل برعکس میخواند. یا در قسمت ۱۲ فصل دوم، زمانی که فیدل فورد اشتباهاً به درون پورتال پرتاب میشود و به کمک استنفورد، با حالی پریشان برمیگردد، حرفهای نامفهومی را به زبان میآورد. علاوهبر تمام اینها، حرفهای نامفهومی که بیل سایفر در تیتراژ آغازین هر قسمت از آبشار جاذبه میزند هم گواهی بر ارتباط داشتن او با حرفهای نامفهوم شخصیتهای دیگر دارد؛ بنابراین میتوان گفت که استنلی پاینز، به خودی خودی غیرعادی صحبت نمیکند و اگر هم این اتفاق افتاده، به کنترل بیل سایفر بوده است. با این حال ماجرا به همین ختم نمیشود!
وسایل پیدا شده در کنار مجسمه
تمام وسایل پیدا شده در کنار مجسمۀ واقعی بیل سایفر، یا به بیل مربوط میشوند و یا به استنلی که در ادامه میتوانید تعدادی از آنها را ببینید:
پول تقلبی استن در کنار مجسمۀ بیل سایفر مجسمۀ طلایی از سر استن در کنار مجسمۀ بیل سایفر پازل بیل سایفر در کنار مجسمۀ آن
افزون بر تمام اینها، چند صدای ضبطشدۀ دیگر هم از استنلی موجود است. این در حالی است که چیز زیادی از شخصیتهای دیگر در کنار مجسمه نیست و هرچیزی به بیل یا استنلی اشاره دارد. به همین دلیل است که فکر میکنم سازندگان با این کارها، احتمالاً میخواهند به ارتباطی که میان استنلی و بیل سایفر وجود دارد اشاره کنند و دلیل محکمتری هم برای اثبات این فرضیه وجود دارد!
وقتی که طرفداران مسجمۀ بیل سایفر را پیدا کردند، متوجه وجود یک صندوقچۀ طلایی در کنار آن شدند. آنها صندوقچه را باز و دفترچه خاطرات شمارۀ سه را درون آن پیدا کردند. در یکی از صفحات آن، نقاشی از استنلی، سوس و فیدل فورد (مک گاکت پیر) کشیده شده بود. در نگاه اول، همه فکر میکردند که این فقط یک نقاشی ساده است و رازی در آن وجود ندارد؛ اما وقتی که یک چراغقوه با نور فرابنفش (که اگر یادتان باشد در انیمیشن هم از آن استفاده میشد) بر روی آن گرفتند، تصویری را دیدند که باورش برایشان سخت بود:

این نقاشی مرموز که دقیقاً بالای سر استنلی طراحی شده است، به چیزی غیر از زنده بودن بیل سایفر و ارتباط نزدیک او با استنلی اشاره دارد؟! با این همه حال باز هم این تمام ماجرا نیست و قرار است بیشتر از همیشه تعجبزده شوید!
در یکی از فایلهای صوتی دیگر که در کنار مجسمۀ بیل سایفر پیدا شد، استنلی شروع به خواندن شعری میکند که بیل آن را برای استنفورد خواند:
شعر “we’ll meet again” همان شعری است که به آن اشاره کردم و حالا استنلی آن را با صدای زمخت خود بازخوانی میکند! این حرکت میتواند اشارۀ بینقصی به تحت کنترل بودن استنلی توسط بیل سایفر داشته باشد که میخواهد زنده بودن خود را اعلام کند. در ادامه نیز استنلی برای پیدا کردن مجسمهاش(!) به شما تبریک میگوید و از شما میخواهد تا دست مجسمه (بیل سایفر) را بگیرید و فشار دهید:
اولین نکتهای که نظر ما را به خود جلب میکند، این است که استنلی مجسمۀ بیل سایفر را با نام «مجسمۀ خودش» وصف میکند؛ این یعنی بیل درون ذهن استن است و دارد از ما برای پیدا کردن مجسمهاش تشکر میکند. سپس از ما میخواهد تا دست مجسمه را بگیریم و فشار دهیم. این درواقع همان راهی است که بیل سایفر به کمک آن با انسانها معامله میکرد و استنلی کسی است که این حرکت را بهتر از هر کس دیگری میشناسد؛ پس چرا مردم را به دست دادن با او تشویق میکند؟! دلیل منطقی که میتوان برای این صحبت هم پیدا کرد، وجود بیل در ذهن استن است که با زدن این حرف، به دنبال راهی برای جابجا شدن از طریق مجسمه میگردد.
با وجود همۀ دلایلی که نشان میدهند استنلی تحت کنترل بیل سایفر است، ممکن است چنین سوالاتی برایتان پیش بیاید:
۱- «اگر استنلی توسط بیل سایفر تسخیر شده، چرا صدایش تغییری نکرده است؟! در خود انیمیشن هم شاهد این بودیم که بدن یکی از شخصیتها توسط بیل تسخیر شود؛ اما اگر دوباره آن قسمتها را تماشا کنید، میبینید که بیل هر زمانی که میخواهد با صدای خودش و هر زمانی که میخواهد، با صدای خود شخص صحبت میکند. بنابراین قطعاً مشکلی نیست که بیل بتواند به کمک صدای استنلی صحبت کند.»
۲- «اگر استنلی توسط بیل سایفر تسخیر شده، چرا چشمهایش در قسمت پایانی آبشار جاذبه زرد و مردمک چشمش کشیده نشده است؟! بیل سایفر تنها قابلیت کنترل استنلی در خواب را دارد. این دلیل از آنجا میآید که وقتی استنفورد داستان آشنا شدنش با بیل را تعریف میکرد، به این نکته هم اشاره کرد که او فقط در خواب میتوانست به کنترل بدنش بپردازد. تازه در کنار مجسمۀ بیل سایفر هم هیچ چهرهای از استنلی نمیبینیم که بتوانیم در رابطه با چشمان او نظری بدهیم. همچنین فایلهای صوتی موردنظر ما، ممکن است در نیمهشب ضبط شده باشند.»
اما بگذارید از تمام این موارد رد شویم و به شخصیتپردازی استنلی و بیل سایفر توجه کنیم. درست است که رازهایی مبنی بر یکی شدن این دو شخصیت وجود دارد. با این همه حال دلایلی وجود دارند که حاکی از یکی بودن آنها از ابتدای انیمیشن هستند!

۳- شخصیتپردازی بسیار نزدیک استنلی و بیل سایفر
اینطور که به نظر میرسد، استنلی و بیل سایفر در سطح عمیقتری به هم متصل هستند. به مثالهای زیر دقت کنید:
از این شباهتها هم که بگذریم، در قسمت پنجم فصل اول آبشار جاذبه، رازی مهم وجود دارد که بیشتر از هر چیز دیگری مهر تاییدی بر ارتباط میان استنلی و بیل سایفر میزند. درواقع اگر یادتان باشد، در یکی از بخشهای آن قسمت، میبل شروع به خوردن شکلات و تنقلات زیادی میکند تا حدی که دچار توهم میشود. در همین زمان، انیمیشن هم توهمات او را به تصویر میکشد و ما سگی غولپیکر را میبینیم که به همراه میبل در دنیایی رنگارنگ بهسر میبرند. ناگهان سگ سخنانی ناهنجار و نامفهوم به زبان میآورد که اگر آنها را برعکس کنیم، به یک راز فوقالعاده بزرگ میرسیم:
همانطور که در ویدیو هم دیدید، برعکس حرفهای سگ غولپیکر چنین چیزی میشود:
“!Must, distrust, grunkle“
«به استنلی اعتماد نکن!»
کمی قبل دربارۀ حرفهای نامفهوم و ارتباط آنها با بیل سایفر صحبت کردیم و حالا، سگی غولپیکر به شکل نامفهوم صحبت میکند و اگر حرفهای او را برعکس کنید، به این نتیجه میرسید که نباید به استنلی اعتماد کنید! درواقع چنین چیزی میتواند اشاره به در ارتباط بودن استنلی با بیل سایفر داشته باشد که منجر به خطرناک بودن او برای اطرافیانش میشود.
حتی درون صفحهای که همیشه در پایان تیتراژ اولیۀ آبشار جاذبه نشان داده میشود، متنی وجود دارد که اگر آن را رمزنگاری کنید، به جملۀ زیر میرسید:
“!Stan is not what he seems“
«استن آن چیزی نیست که بهنظر میرسد!»

این صفحه که در مرکز آن طراحی بیل سایفر قرار دارد، یکی از دستنوشتههای استنفورد است و حالا که چنین متنی در آن پیدا کردیم، میتوانیم حدس بزنیم که استنفورد هم از این موضوع باخبر است که استنلی حالتهای مشکوکی دارد و ممکن است ارتباطاتی با بیل سایفر داشته باشد.
حالا که از دلایل مرتبط با انیمیشن و محتواهای مختلف آن صحبت کردیم، میتوانیم به سراغ حرکتی از سوی یکی از طرفداران برویم که اشارۀ مهمی به ارتباط میان استنلی و بیل سایفر دارد.
۴- ساختن نسخهای واقعی از سر استنلی با چاشنی بیل سایفر!
آخرین و یکی از جالبترین دلایل اصلی که زنده بودن بیل سایفر و ارتباط او با استنلی را اثبات میکند، کار دست یک هنرمند است. درواقع یوتیوبری به نام آدام که کار او ساختن مجسمه از شخصیتهای کارتونی و تخیلی است، تصمیم میگیرد که سر استنلی را بسازد. پیشنهاد میکنم که ابتدا پروسۀ ساخت این اثر بینظیر را با حضور افتخاری الکس هیرش تماشا کنید:
جدا از این که آدام چقدر هنرمند است و تاثیرگذاری یک انیمیشن سریالی تا چه حد میتواند بر روی افراد زیاد باشد که چنین کارهایی انجام بدهند، اگر به ویدیو دقت کنید متوجه میشوید که یک مجسمۀ بیل سایفر کوچک هم زیر کلاه استنلی قرار گرفت. شاید در نگاه اول به این نتیجه برسید که چون این دو شخصیت از عناصر اصلی آبشار جاذبه هستند، آدام خواسته تا آنها را به همراه یکدیگر در یک اثر هنری به کار ببرد. یا شاید هم فکر کنید که چون بیل سایفر در هر چیزی از آبشار جاذبه حضوری نامحسوس دارد، اینجا هم باید شاهد او باشیم؛ اما کمی اینها را کنار بگذارید و به واکنش الکس هیرش پس از اینکه بیل سایفر را زیر کلاه استن میبیند توجه کنید. او از دیدن چنین حرکتی از سوی آدام شگفتزده میشود و برای او دست میزند! این حرکت به تنهایی میتواند برای اثبات درستی ارتباط بیل سایفر و استنلی کافی باشد؛ وگرنه الکس از آدام میپرسید که چرا دست به انجام چنین حرکتی زده است و یا حداقل به این شکل واکنش نشان نمیداد.
و اما این تمام پشت پردۀ پایان آبشار جاذبه و چیزهایی بود که میتوانیم دربارۀ ادامۀ داستان آن حدس بزنیم. در مجموع نیز احتمال این زیاد است که بیل سایفر و استنلی، درواقع یک شخصیت باشند و تمام این مدت، ما را گول زده باشند! البته باید این را هم در نظر گرفت که هنوز هم کسی به طور کامل از درون مغز الکس هیرش خبر ندارد و به همین دلیل ممکن است که حرفهای ما، اشتباهات زیادی داشته باشند.
حالا اگر از پشت پردۀ پایان آبشار جاذبه و داستان احتمالی آن در فصل سوم که مربوط به بازگشت بیل سایفر به همراه استنلی میشود بگذریم، به زمان و نحوۀ انتشارش میرسیم که در ادامه به شکل کامل آن را بررسی میکنیم.

زمان و نحوۀ انتشار فصل سوم
پس از پخش قسمت پایانی فصل دوم آبشار جاذبه، طرفداران به این فکر میکردند که الکس هیرش چه برنامهای برای آیندۀ این مجموعه دارد و دائماً سوالات متفاوتی را از او میپرسیدند. الکس هم واکنش خاصی به سوالات نشان نمیداد؛ اما گذشت و گذشت تا اینکه یک روز پس از دیدن سوالاتی تازه، کلافه شد و تصمیم گرفت که به یکی از آنها پاسخ دهد.

یکی از طرفداران میگوید:
«من از یه جایی شنیدم که نیمۀ پایانی فصل دوم، قرار بوده که به عنوان فصل سوم منتشر بشه؛ اما در آخر تصمیم گرفتین که همهچیز رو با فصل دوم به پایان برسونین. آیا چنین چیزی درسته؟!»
الکس هیرش اینگونه پاسخ میدهد:
«نه اصلاً درست نیست! هیچوقت نویسندگی، برنامهریزی یا طراحی برای فصل سوم نشد. البته بحثهایی دربارۀ طولانیتر شدن آبشار جاذبه در بین ما وجود داشت؛ اما من از اواسط فصل یک هم میدونستم که به احتمال زیاد انیمیشن بیشتر از دو فصل ادامه پیدا نمیکنه.»
این توییتها در سال ۲۰۱۸ نوشته شدهاند.
با توجه به صحبتهای الکس هیرش، باید قید فصل سوم آبشار جاذبه را بزنیم؛ اما به تازگی، الکس مصاحبهای تلویزیونی داشته که در آن حرفهای مهمی را در رابطه با مجموعۀ آبشار جاذبه زده است. او در این مصاحبه از مشکلاتی که در ساخت انیمیشن با سیاستهای والت دیزنی داشته است میگوید و به این نکتۀ مهم هم اشاره میکند که اگر قرار باشد ادامهای از آبشار جاذبه ساخته شود، به شکل یک بازی ویدیویی خواهد بود!

الکس هیرش در مصاحبه با اینورس میگوید:
«اگه یه عصای جادویی داشتم، آرزوی ساختن یه بازی ویدیویی از آبشار جاذبه رو به کمک اون برآورده میکردم! این بازی میتونه شامل بخشهای بسیار زیادی از دنیای آبشار جاذبه که توی انیمیشن به اونها اشاره نشده باشه. البته باید بگم که انجام چنین کاری به هیچوجه آسون نیست. در حال حاضر والت دیزنی صاحب مجموعۀ آبشار جاذبه هست و من اجازۀ انجام کار سرخودی رو ندارم.
اگه خودم صاحب مجموعه بودم، قطعاً با یه استودیوی بازیسازی همکاری و شروع به ساخت یه بازی فوقالعاده از آبشار جاذبه میکردم. با این حال نیازی نیست که طرفدارای آبشار جاذبه نگران باشن؛ چون من یه سری پروژۀ مخفی با NETFLIX دارم که بزودی اطلاعات بیشتری رو ازشون بدست میارین!»
این مصاحبه در سال ۲۰۲۱ انجام شده است.
این صحبتها نشان میدهند که دیزنی انقدر سختگیرانه در پروژههای خود عمل میکند که احتمال ساخته شدن چیز جدیدی با مضمون آبشار جاذبه بسیار کم است؛ اما حتی اگر دیزنی هم به الکس هیرش گیر ندهد، خود او علاقهای به ساخت فصل سومی از این مجموعه ندارد. او دوست دارد که به کار کردن بر روی پروژههایی در نتفلیکس بپردازد و اگر ممکن شد، یک بازی ویدیویی برای روایت ادامۀ آبشار جاذبه بسازد.
چنین چیزی ممکن است برای بعضی از طرفداران خوشایند و برای بعضی دیگر، ناخوشایند باشد. با این حال تصمیمی است که از سوی تیم سازنده گرفته شده و شاید واقعاً هم برای آبشار جاذبه مفید باشد. مجموعههای زیادی در طول تاریخ گیم، سینما، کتاب و… بودهاند که به خاطر طمع سازندگان آنها و عرضۀ نسخهای جدید و بیکیفیت، با خاک یکسان شدهاند! آنها نتوانستند انتظارات طرفداران را مانند گذشته برآورده کنند و اعتبار خود را از بین بردند؛ اما آبشار جاذبه در حال حاضر دو فصل بینظیر دارد که از نظر خیلیها، یکی از بهترین انیمیشنهای سریالی تاریخ به حساب میآید و هر روز هم به طرفداران آن افزوده میشود.
جمعبندی
آبشار جاذبه را میتوان مجموعهای با دو فصل دانست که به پایان رسیده است. این مجموعه هنوز هم پتانسیل بسیاری برای کشش داستانی دارد؛ اما بهنظر میآید که سازندگان علاقهای به ادامه دادن آن ندارند و ترجیح میدهند که اگر دست به ساخت پروژهای تازه میزنند، در مدیومی جدید باشد تا ریسکی برای افت انیمیشن بهوجود نیاید. در حال حاضر هم اطلاعات دیگری از ادامۀ آبشار جاذبه موجود نیست و بهتر است تا زمان انتشار پروژۀ جدیدی از آن، به تماشای دوباره و دوبارۀ اثر خارقالعادۀ الکس هیرش و والت دیزنی بپردازیم.
دوست اسمارتینی!
- نظرت دربارۀ آبشار جاذبه چیه؟ انیمیشنش رو دیدی؟
- به نظرت بیل سایفر و استنلی یه شخصیت هستن؟
- به نظرت سرنوشت ادامۀ آبشار جاذبه چیه؟ از اینکه یه بازی ویدیویی ازش ساخته شه خوشحال میشی یا ناراحت؟
- نظرت راجع به مطالب سینمایی و یادداشتهای اسمارتین چیه؟ اگه ایدهٔ جالبی توی ذهن داری به ما بگو تا اجراییش کنیم!
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتما برای ما توی نظرات بنویس. ما همشو میخونیم!
- به نویسندگی علاقه داری و میخوای نوشتن رو تجربه کنی؟ به بخش ارسال مطلب برو و نوشته خوبت را برای ما ارسال کن. ما هم اون رو با اسم خودت منتشر میکنیم!
بیشتر بخوانید:
تریلر گیم پلی بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild 2 منتشر شد – سید متین فقهی
تاریخ انتشار نسخه نسل نهمی بازی Doom Eternal مشخص شد – سید متین فقهی
تابستون چیکار کنم؟ – دوازده راه برای گذراندن تابستان – آتنا مهرانفر
الکترونیک آرتز هک شد! – دزدیده شدن کدهای بازی فیفا ۲۱ – سید متین فقهی
به نظر من سریالش بیاد بهتره
اما سوالی از کسی که سریال را ساخته دارم
چرا بیشتر مردم شهر انقدر مظلوم و بی دفاع هستند؟
این واقعا جای نا امیدی داره که استودیو های بزرگ به جای اهمیت به نظر مخاطبان به عقیده و سلایق خود اهمیت میدن مطمئنم همه ی طرفداران این انیمیشن آرزوی اومدن فصل رو دارن ولی به نظر میرسه این آرزو چیزی جز یکی از فانتزیای ذهنشون نیس
سریالش بیاد بهتر از اینه که بازیش بیاد.
سلام سوالات زیاد دیگری دارم
در قسمت اخر ابشار جاذبه
استنفور به برادرش گفت که یک مشکلی در نزدیکی اقیانوس ارام هست
و استنلی و استنفور به یک سفر رفتن
یکی از سوالاتم این است که استنفور به چه چیزی اساره می کرد ؟
کاش فصل ۳ اش بیاد خدایی حداقل من که خیلی دوستش دارم،هنوز با ۱۵ سال سن تابستون ها می شینم این فیلم بی نظیر را می بینم و کلی حال می کنم????????????????خلاصه که انسالله بیاد
عالیه من عاشقشم کاش فصل ۳ بیاد
من یکی از دوستانم وابسته به این فیلمه
دوتایی میشینیم هر تابستون ۹۰ بار نگاه میکنیم دوباره قسمت اخر گریمون میگیره
اثار هنری ابشار جاذبه از نظر من بزرگترین سریال انمیشن و بهترین سریال انیمیشن دنیاست و والت دیزنی قلط کرده نتفلیکس بهتره کارتون ها رو ادامه میده ولی دیزنی بیشتر رو پرنسس و غیره تمرکز داره
اگه این دواشمون با نتفلیکس همکاری کنه نتفلیکس با بودجه ای پر میاد تا فصل ۵ یا ۶ ساخته میشه
اگر سازندش دوست داش باور کنید بازیش هم میسازن
من فیلمش رو نزازن بازی شو بسازن ترفداراش از ۱۰۰ درصد به ۳۵ یا ۳۰ درصد کاهش پیداه میکنن و این اثر هنری نابود میشه ولی اگر سازنده عقلش بکشه فصل ۳ رو بسازه از نمرش ۸/۹ به ۹/۹ تغییر پیدا میکنه و اثاری بر پا میزاره که فیلمای دیگه تا حداقلا ۵ سال دیگه بهش نمیرسن
مرسی به خاطر مطلبت
لطفا در مورد مثلث ایلومیناتی تحقیق کن ببین انمیشن تسخیر شدست که ماه انقد دوسش داریم یا از تسخیر شدنشه تحقیق کن و بفرست!!!!!!!!!!
یه سئوال دیگه اینو فراموش کردن به پرسم????
آیا ابشار جاذبه داستانش واقعیه؟
کنجکاوم بدونم اگه هست یه سری بریم اونجا ????????
😐😐😐
سلام
من فقط بخش زمان نحوه داستان خوندم چون از اسپویل خوشم نمیاد
من از بازی کردن زیاد خوشم نمیاد ????
من عاشق این نویسنده بودم که اینقدر تخیل را در این داستان به کار برده بود
آبشار جاذبه بهترین انیمیشن جهانه اگه ادامه نمیدن لطفا به من بگین من درست متوجه نشدم که ادامه میدن یانه خواهشن اگه ادامه نمیدن امید الکی به من ندین????
من ۱۰۰بار این انیمیشن را دیدم
یه سئوال دارم درسته میگن که فصل ۳ تا۵ ساخته بودن بعد یک دفعه از سایت همه پاک شده ????????
خب می خوام سئوال های که گفته بودین رو جواب بدم????
بله انیمیشن خیلی قشنگی من عاشق انیمیشن تخیلی هستم ولی این انیمیشن خیلی چیزا به من یاد دهد
نه استنلی مهربون تره????
اگه ادامه ی انیمیشن بیاد می دونم که می ترکونه خب از تبدیل شدن به بازی خیلی ناراحتم انیمیشن ابشار جاذبه یک آثار خیلی باارزشی هست
خب باحاله????
اینو نمی دونم????
خب من عاشق نوشتن داستان های تخیلی و جادویی و غیر ماورا طبیعی هستم????
خیلی داستان نوشتم البته فقط می دم خواهرم بخونه????
ابشار جاذبه و ریک و مورتی باید تا هفده فصل ادامه پیدا کنند.
او اکسولاتر تو بازی مان کرافت هم هست ولی هیچ کاری نکنه