این روزها، بسیاری از کارگردانان بزرگ دنیای انیمه در خاموشی بهسر میبرند؛ برای مثال میازاکی مشغول ساخت انیمۀ تازهاش، شینکای در سکوت و ایسائو تاکاهاتا و ساتوشی کن نیز فوت کردهاند. با این همه حال، به تازگی مامورو هوسودا انیمهای به نام بل را ساخته و اکران کرده است که در جشنوارۀ کن، با تشویق چهارده دقیقهای از سوی حضار مواجه شد! برای معرفی و بررسی انیمه بل (Belle)، با ما در اسمارتین همراه باشید.
ویکیطوری
- نام: بل: اژدها و پرنسس ککمکی (Belle: The Dragon and the Freckled Princess)
- سال ساخت: ۲۰۲۱
- ژانر: درام-فانتزی موزیکال
- استودیو سازنده: چیزو
- کارگردان: مامورو هوسودا
- مدت زمان: دو ساعت و یک دقیقه
خلاصۀ داستان:
«داستان انیمه بل، روایتگر زندگی دختری به نام سوزو است که علاقۀ بسیاری به موسیقی دارد؛ اما بهخاطر نداشتن اعتماد بهنفس، نمیتواند بخواند. با این همه حال، وقتی با نام و هویتی پنهان وارد فضای مجازی خاصی به نام یو میشود، برای اولین بار میتواند بخواند…»

معرفی
«چرا بیشتر ما در دنیای واقعی چیزی را نشان نمیدهیم که واقعاً هستیم؟»
مامورو هوسودا در دنیای انیمه، به «مرد خانواده» مشهور است. او داستانهایی دوست داشتنی، بدون خشونت و با احساسات انسانی را روایت میکند. هوسودا در «بچه گرگها» با احساس مادری و دوگانگی گرگ یا انسان بودن، در «میرای» با حسادت خواهر و برادری، در «جنگهای تابستانی» با تقابل سنت و تکنولوژی و هماکنون در بل، با احساس اعتماد بهنفس سر و کار دارد.
درواقع، بل روایتی از علتها و پیامدهای نبود اعتماد بهنفس است. این داستان، یک داستان روانشناختی یا سایبرپانک نیست؛ بلکه یک داستان عاشقانه، رنگیرنگی، موزیکال و دوستداشتنی است. البته شاید کلیشهشکن نباشد؛ اما تاثیر خود را میگذارد.
اعتماد بهنفس، موضوعی است که خیلی از ما انسانها درگیر آن شدهایم. مخصوصاً که در این اثر، پای فضای مجازی نیز در میان میآید. خیلی از انسانهای پشت صفحههای مجازی مشهور، مانند واقعیتشان نیستند و این طبیعی است. خیلی از ما نیز همینطور هستیم؛ چراکه از در مرکز توجه بودن میترسیم. با این حال، توجه انسانها در فضای مجازی را توجه واقعی نمیدانیم. آن هم به این دلیل که میدانیم که میتوانیم در یک لحظه، هویت مجازی خود را از بین ببریم تا مردم مجازی، در میان انبوهی از اطلاعات و انسانهای تازه، خیلی زود ما را فراموش کنند. بهطوری که انگار هرگز وجود نداشتهایم!
به قول گویندهٔ یو (فضای مجازی انیمه بل):
«در دنیای واقعی نمیتوانید از نو شروع کنید؛ اما در یو میتوانید!»
داستان کلی
بل یک اقتباس آزاد از داستان دیو و دلبر است که همۀ ما با انیمیشن دیزنی آن آشنایی داریم. بل یک پرنسس کلاسیک دیزنی بود که با اینکه او نیز به دنبال عشق واقعی میگشت و پایان خوشش هم به همین مورد تکراری ختم میشد، اما در آن زمان فمینیستیترین پرنسس دیزنی محسوب میشد! در همین راستا، راستش را بخواهید با انیمه بل انتظار یک بازسازی فمینیستی مانند بازسازیهای اخیر دیزنی را داشتم؛ اما این انیمه شگفتانگیزتر از آن است که در زمان تماشا کردنش، به ذهن شما اجازۀ فکر کردن به چنین چیزهایی را بدهد.
این انیمه دیدگاه جنسیتی خاصی را بر مخاطب تحمیل نمیکند. یک دختر در این انیمه، فقط یک دختر است؛ نه مجبور به ضعیف بودن و نه دارای قدرتهای فرا انسانی. او فقط خودش است؛ نه نسخۀ مونث فرد دیگری. او قهرمان داستان خودش و دیگران است. آن هم بدون اینکه نیاز داشته باشد که مبارزه کند و پشت کسی را به خاک بمالد. دیو نیز در این داستان، آن آدم درستکار و خوشتیپی نیست که بهخاطر بدجنسیهای دیگران طلسم شده باشد. و از همه مهمتر، اصلاً احساس بین دیو و بل عاشقانه نیست! شاید در اوایل یا اواسط داستان اینطور به نظر برسد. با این حال در ادامه متوجه میشوید که اینطور نیست.
در داستان بل، با دختری به نام سوزو روبهرو میشویم که علاقۀ بسیاری به موسیقی دارد. با این همه حال، بهخاطر نداشتن اعتماد بهنفس، قادر به خواندن نیست؛ اما وقتی با نام و هویتی پنهان وارد فضای مجازی یو میشود، برای اولین بار میتواند بخواند. او در مدت کوتاهی تبدیل به یک ستاره شده و محبوبیت بسیاری را بدست میآورد. بهطوری که محبوبترین خوانندۀ یو لقب میگیرد!
ویژگیهای خاص
بل با دو ساعت زمان خود، هم به شخصیتهایش میرسد و هم به داستان. هر دو نیز قابل درک هستند. آن هم بدون اینکه زمان فیلم زیاد و طاقتفرسا شود. علاوهبر این، پایان کلی انیمه مشخص است (هوسودا با پایان بد رابطهٔ خوبی ندارد!)؛ اما چیزی که مشخص نیست، این است که چطور؟ و همین «چطور» تا نزدیکی پایان انیمه نیز قابل حدس نیست.
بل در هر زمانی داستانی برای روایت کردن دارد و اهل کشدادن بیهوده نیست. هر صحنه و داستان فرعی که به انیمه اضافه شده است، دلیلی دارد و کات خوردنها با دقت انجام شدهاند. بهطوری که با دقت به آنها، میتوانید چیزهای تازهای را کشف کنید (در تماشای اولیه، هرگز این کار را نکنید! فقط بگذارید روحتان با شخصیتهای داستان همراه شود).
بررسی
سوزو موسیقی را از مادر خود یاد گرفته و به آن علاقهمند شده است. مادرش در یک روز طوفانی در کنار رودخانه، دختربچهای را در معرض خطر غرقشدگی میبیند و علیرغم اصرار سوزو بر نرفتن او، برای نجات آن دختربچه تلاش کرده و پس از نجات دادن او، خودش غرق میشود. سوزو پس از این اتفاق، به دختربچهای تبدیل میشود که همیشه در حال گریه کردن است. حتی دوستانش از او فراری میشوند و تنها شینوبو است که برای بهتر کردن حال او، تلاش میکند.
سوزو دچار بحران روحی شده و مدام سوال «چرا مادرم جان یک غریبه را به جان خودش و من ترجیح داد؟» را در ذهنش تکرار میکند. او احساس بیارزش بودن میکند و در همین راستا، ترجیح میدهد که از دید بقیه دور باشد. بهطوری که نوجوانی و دوران دبیرستانش به همین منوال میگذرد. او حتی هنگام آواز خواندن، بهقدری حالش بد میشود که حالت تهوع پیدا میکند.
با این همه حال، یک روز دوستش هیروکا، لینکی از یو (U) را برایش میفرستد. یو یک فضای مجازی است؛ مانند اُز (OZ) در جنگهای تابستانی. اُز و یو، شبیه هستند؛ اما تفاوتهای بسیار زیادی نیز دارند.

یو – U
هم اُز و هم یو آواتارهای عجیب و غریبی دارند (به آواتارهای یو، آز میگویند). بیشتر آواتارها به انسان شباهت ندارند؛ اما در اُز شما میتوانید برای خودتان آواتار بسازید. با این حال، یو خودش این کار را برای شما انجام میدهد و شما در مراحل ساخت آواتار دخیل نیستید. تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که آواتار را قبول یا رد کنید.
در اُز حواس پنجگانۀ شما وارد آن فضا نمیشود و حرکات آواتار شما نمادین است؛ برای مثال، آواتار شما در حال مبارزه کردن است. در حالی که شما دارید تایپ میکنید! اما در یو، شما مانند یک عینک واقعیت مجازی میتوانید وارد فضایش بشوید، حرکت کنید، حس کنید، ببینید و بشنوید.

وقتی سوزو وارد یو میشود، عکسی که به همراه لوکا، دختر محبوب و مرکز توجه مدرسه گرفته است را در یو میگذارد. سپس آزی که برایش ظاهر میشود، بهقدری زیباست که نمیتواند باور کند که خودش است و به همینخاطر، تصور میکند که اشتباهاً چهرۀ لوکا را انتخاب کرده است. او لوکا را بینقص و زیبا میداند؛ اما چنین حسی نسبت به خودش ندارد. با این حال، وقتی که تنها نقص آز، یعنی کک و مک را میبیند، باور میکند که خودش است.

داستان لیوان سوزو چیست؟
یک لیوان لبپر شده که سوزو همیشه از آن استفاده میکند. درواقع، وقتی بحث استفاده از وسایل قدیمی به میان میآید، بحث خاطره و یادگاری هم به میان میآید. این لیوان نیز که سوزو همیشه از آن استفاده میکند، یادگاری مادرش است. سوزو با اینکه فکر میکند مادرش او را رها کرده است، او را از ته دل دوست میدارد.
چرا آز کِی به شکل دیو درآمد؟
یو تواناییهای نهفتهٔ فرد را بیدار میکند. به عبارتی دیگر، آز هر فرد نمادی از تواناییهایی است که دارد آن را سرکوب میکند و نادیده میگیرد. و باز هم به عبارتی دیگر، آز را میتوان نمادی از فردی تعریف کرد که صاحب آن آز میتوانست باشد؛ اما نشده است! سوزو به شکل یک دختر زیبا درآمد. بنابراین او اینکه میتواند یک دختر زیبا باشد و زیبا بخواند را نادیده میگرفت و سرکوب میکرد.
کی هم میتوانست یک دیو باشد؛ اما نیست. او و برادرش مدام مورد خشونت خانگی قرار میگرفتند. با این حال وقتی از دیگران کمک میخواست، آنها فقط با حرفهای کوتاه سعی میکردند که او را مجبور به تحمل شرایطش کنند. او از حمایتهای کاغذی کاربران اینترنتی خسته شده و دیگر امیدش را از آنها بریده بود. بهطوری که در مقابل حرفهایی شبیه به حرفهای آنها، جبهه میگرفت. کی تصور میکرد که همه دروغ میگویند و هیچکس درنهایت او را درک نمیکند. به همینخاطر، در یو با همه بدرفتاری میکرد. غم و غصههای او انقدر بر روی یکدیگر تلنبار شده بودند که تبدیل به یک قدرت منفی در یو شده بود و میتوانست هر آزی را ناکار کند.
اما در نهایت، کی یک دیو نبود. وقتی پدرش میخواست برادرش را کتک بزند، او تنها گوشهای تومو را میگرفت تا حرفهای پدر را نشنود. او هرچه پدر میگفت را به گردن میگرفت؛ اما چرا همهچیز را به گردن میگیرد و تحمل میکند؟ چرا ذرهای مقاومت جلوی پدرش نشان نمیدهد؟

داستان قاب عکس درون قصر دیو چه بود؟
قاب عکس درون قصر فروریختۀ دیو را یادتان هست؟ همانی که در دست کی هم دیدیم. قاب عکس یک زن که صورتش شکسته شده بود.
پدر کی میگفت:
«با اینکه مادر بالای سرشون نیست خوشحالن!»
مادر کی بالای سرش نیست. با این حال فوت هم نکرده است؛ چراکه نوار سیاهی در عکس وجود ندارد. با توجه به اینکه عکس شکسته شده، احتمالاً پدر و مادر کی دعوایی خشونتآمیز داشتهاند و در نهایت با نفرت از یکدیگر جدا شدهاند. احتمالاً کی و تومو نیز در آن زمان از پدرشان کتک میخوردهاند؛ اما مادرشان سعی میکرده تا جلوی او را بگیرد. کی نیز شاهد ناسزاها و کتک خوردنهای مادرش بوده و این اتفاق، برای هر آدمی ترس زیادی میآفریند.

او همهچیز را بر عهده میگیرد؛ چراکه خود را ضعیف میپندارد. و کتک خوردن از پدرش برایش مهم نیست؛ بلکه تنها برادرش تومو برایش مهم است! کی فکر میکند که مقاومت کردن باعث شعلهور شدن خشم پدر و ضربه خوردن تومو خواهد شد و راهی برای مقابله با پدرش ندارد. با این حال، وقتی میبیند که مقاومت سوزو جلوی پدرش را میگیرد، متوجه میشود که او نیز باید مقاومت کند و ترس فقط باعث بیشتر تحقیر شدن او و برادرش میشود.
شینوبو از کجا میدانست که بل و سوزو یکی هستند؟
شینوبو به سوزو میگوید که میداند که سوزو همان بل است. درواقع اگر از آغاز این را میدانست، یا در زمانی که لازم بود میگفت و یا همان ابتدای کار؛ اما او تازه فهمیده است. علاوهبر این، شینوبو در حالی که از این بابت مطمئن است، سند و مدرکی برای اثباتش ندارد.
او از سوزو میپرسد:
«درست میگم؟»
بنابراین احتمال لو دادن از سوی بانوان سراینده و هیرو را کنار میگذاریم.
شینوبو آزی در یو ندارد. زمانی که همه وارد یو و با سوزو همراه میشوند، شینوبو در آن میان نیست. این یعنی نمیتواند از یو هویت بل را فهمیده باشد. پس از کجا فهمیده است؟!

وقتی سوزو میخواهد برای دیو آهنگی بسازد، در کنار رودخانه راه میرود، میرقصد و آواز فیالبداههای را میخواند. در همین زمان، اتفاقی باعث میشود که به سمت خانۀ هیروکا برود. زمانی هم که میخواهد بازگردد، از همان راه بازمیگردد؛ اما اینبار نزدیک غروب شده است.
در این میان، کامیشین را در حال قایقرانی میبیند که به شینوبو میگوید:
«سه ساعته اینجا معطلم گذاشته.»
از نظر شما، فاصلهٔ آواز خواندن سوزو تا دیدن شینوبو در همان مکان، نمیتواند کمتر از سه ساعت باشد؟ سوزو از زمان مرگ مادرش تا آن زمان، هرگز صدای اصلی خود را در دنیای بیرون آشکار نکرده بود. شینوبو نیز حتماً با شهرت بل، صدایش را شنیده است و تطبیق دادن دو صدا، چندان کار سختی نیست.
بانوان سراینده چگونه از هویت بل خبر داشتند؟!
بانوان سراینده، دوستان مادر سوزو و به نوعی دوستان خود سوزو نیز هستند. آنها به سوزو کمک کرده و حامی او هستند. حتی در آخر داستان هم که سوزو برای نجات دیو به یو میرود و در میان جمعیت گیر میافتد، به کمکش میآیند. آنها هویت بل را میدانند؛ اما چطور؟!
جاستین میگفت که با نور عدالت میتواند هویت هر کسی را آشکار کند. یعنی دارای همان قدرتی است که آوایان (رؤسای یو که پنج نفر هستند و از هویت بل باخبرند) در اختیار دارند! بنابراین میفهمیم که آوایان میتوانند هویت افراد را فهمیده و یا آشکار کنند.

چرا زمانی که بانوان سراینده بل را در میان جمعیت میبینند، فکر میکنند که میتوانند او را از آنجا نجات دهند؟! چرا پس از تصمیم آنها برای کمک به بل، جمعیت ناگهان از بل دور میشود؟ بله، آن پنج زن همان آوایان یو هستند! شاید کمی دور از ذهن بهنظر برسد؛ اما این هم میتواند مانند هویت بل باشد که هیچکس او را یک دختر معمولی تصور نمیکرد.
البته بر همین اساس، ممکن است شهرت بل نیز کاملاً اتفاقی نباشد!

آن حلقه هایی که دور تا دور بل تشکیل میشدند چه بودند؟
حتماً شما نیز آن حلقههایی که زمان آواز خواندن دور تا دور بل تشکیل شده و از حروف الفبای مختلف ساخته شده بودند را دیدهاید؛ اما دلیل وجود آنها چیست؟ حتی پگی سو که مانند بل یک خوانندهٔ معروف است، آن حلقهها را ندارد. خود بل نیز همیشه آن حلقهها را ندارد؛ برای مثال زمانی که برای دیو و یا در کنسرتهایش آواز میخواند، آن حلقهها وجود نداشتند.
درواقع، آنها در آغاز ورود سوزو به یو و همچنین وقتی که با چهرهٔ خودش آواز خواند، بهوجود آمدند. یعنی دقیقاً زمانی که سوزو نیاز داشت تا به او توجه شود.

حالا بیایید از آغاز ورود به یو صحنههایی را مرور کنیم. بل وارد یو میشود و در اولین لحظه، شروع به خواندن میکند. هیچکس به او توجهی نمیکند؛ اما او به خواندن ادامه میدهد.
در این میان، لحظهای مکث میکند و با خوشحالی میگوید:
«یعنی الان دوباره خوندم؟»
زمانی که ادامهٔ آهنگش را میخواند، آن حلقهها تشکیل میشوند و خیلی از کسانی که از آن جا رد میشدند، توجهشان به بل جلب شده و شروع به حرف زدن دربارهٔ او میکنند.
از این اتفاقات میشود به این نتیجه رسید که حلقهها، امکانی هستند که به کاربر کمک میکنند تا در مرکز توجه دیگران قرار بگیرد؛ حالا چه توجه منفی و چه مثبت. این قابلیت توسط آوایان، که همان پنج زن باشند، به سوزو داده شده است. آنها قبل از اینکه این کار را انجام بدهند شکهایی داشتند؛ چراکه اگر سوزو هنوز هم نمیتوانست بخواند و خجالت مانعش میشد، توجه بقیه حالش را بدتر از قبل میکرد و این اتفاق، به عنوان یک خاطرهٔ بد در ذهنش باقی میماند. با این حال، او علیرغم اینکه خودش هم تصور نمیکرد که بتواند، توانست این کار را انجام بدهد.
آوایان، مستقیم و غیر مستقیم به سوزو کمک میکردند. همانطوری که وقتی سوزو در جلب اعتماد دیو مشکل پیدا کرده بود، با بیان خاطرهای شبیه به وضع سوزو، به او راهنمایی میکنند تا راهحلی برای مشکلش بیابد. خاطرهای که در آن دختری همسن و سال سوزو، به پسری همسن و سال کی که اخلاقی شبیه به او نیز دارد، علاقهمند میشود و برای تولدش به او آهنگی هدیه میدهد. هرچند که این عشق در نهایت به جایی نمیرسد.

چرا پگی سو با کشف هویت بل متحول شد؟
پگی سو قبل از بل، به عنوان محبوبترین خوانندهٔ یو شناخته میشد؛ اما از وقتی که بل آمد، به حاشیه رفت و سپس سعی کرد تا بل را تحقیر کند. با این حال، درنهایت باعث شد تا خودش بیشتر مورد تنفر قرار بگیرد. با این همه حال، از زمانی که هویت بل آشکار شد، او با گفتن جملهٔ «یعنی بل هم مثل من دختری معمولیه.» منقلب و حامی بل شد؛ اما چرا؟
پگی سو نیز مانند بل، یک دختر معمولی است که در یو معروف شده است. با این حال، او این شهرت را متعلق به خود واقعیاش نمیداند؛ چراکه احتمالاً مانند سوزو، در دنیای واقعی آدم محبوبی نبوده است. در عوض، با آمدن به یو توانسته این حفرۀ شخصیتش را که نیاز به توجه و دوستداشتهشدن داشته را پر کند؛ اما با آمدن بل، پگی سو دوباره حس دنیای واقعی را تجربه کرده که همیشه یک آدم رنگینخونتر از او، محبوبتر است و او دوستداشتنی نیست. او دوباره خودش را در حاشیه میبیند و حس اعتماد بهنفسی که بدست آورده، دوباره از دست میرود. همچنین او برخلاف سوزو که کمبود اعتماد بهنفسش را به صورت خودتحقیری نشان میدهد، به صورت تهاجمی و حسادت نشان میدهد.
البته در نهایت زمانی که پگی سو چهرۀ واقعی بل را میبیند، میفهمد که او نیز یک دختر معمولی است و احتمالاً هر حسی را که او تجربه کرده، بل هم تجربه کرده است و یک بیدرد مغرور نیست. در این زمان، پگی سو با بل همراه میشود؛ چراکه با او همذاتپنداری میکند. دقیقاً مانند احساسی که سوزو نسبت به دیو داشت.
چطور سوزو توانست هویت واقعی خود را بدون ترس آشکار کند و سپس در لاک خود فرو نرود؟
اگر بل پس از کشف هویت واقعی خود، هنوز کمبود اعتماد بهنفس داشت، باید با ترس بیشتری زندگی میکرد و در لاک خود فرو میرفت؛ اما چرا این اتفاق نیفتاد؟
کمبود اعتماد بهنفس سوزو بهخاطر تایید نشدن از سوی دیگران نیست. او درسخوان است، شینوبو و لوکا از او حمایت میکنند و دوستی به نام هیروکا دارد. پس مشکل کجاست؟ مشکل اینجاست که او احساس حقارت میکند؛ چراکه مادرش جان یک دختر غریبه را به خودش و او ترجیح داد. او تصور میکند اینکه مادرش برای نجات آن دختر غریبه رفته، یعنی دختر خودش را دوست نداشته است. با این حال، بعدها توانست حس مادرش را درک کند. آن هم زمانی که خودش برای نجات دیو دست و پا میزد.
سعی او برای نجات دادن کی به این معنا نیست که او شینوبو را دوست ندارد. وقتی بل این را درک میکند، میفهمد که مادرش هم او را دوست داشته است. بنابراین دیگر دلیلی برای خودتحقیری ندارد.
جمعبندی
بل با اینکه داستانی گیرا و گرافیکی زیبا داشت و تبدیل به پرفروشترین اثر مامورو هوسودا شد، هنوز در شبکههای اجتماعی موردتوجه مردم قرار نگرفته و ترند نشده است. با این حال، این اثر قطعاً ارزش تماشا کردن را دارد و در میان انیمههای مامورو هوسودا، متفاوتترینشان بهشمار میرود. یک تجربهٔ جدید، هم برای او، و هم برای من و شما.
دوست اسمارتینی!
- نظرت دربارهٔ انیمه بل چیه؟ دیدیش؟
- نظرت دربارۀ معرفی و بررسیهای اسمارتین چیه؟ اگه ایدهٔ جالبی توی ذهنت داری بهمون بگو تا اجراییش کنیم!
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتماً برای ما توی نظرات بنویس؛ ما همشو میخونیم!
- به نویسندگی علاقه داری و میخوای نوشتن برای کودک و نوجوان رو تجربه کنی؟ به بخش همکاری با ما برو و اطلاعاتت رو برای ما ارسال کن تا اگه همهچیز خوب پیش رفت، به تیم اسمارتین اضافه بشی!
بیشتر بخوانید:
برندگان مراسم The Game Awards 2021 مشخص شدند – It Takes Two در مقام بهترین بازی سال – سید متین فقهی
میمز: میم های خنده دار انیمه اتک آن تایتان به زبان شیرین فارسی! – Attack on Titan – حباب
سیستم مورد نیاز برای اجرای بازی God of War 2018 چیست؟ – خدای جنگ ۲۰۱۸ – سید متین فقهی
دیالوگ برتر: بهترین دیالوگ های سری بازی جی تی ای – GTA – سهیل کوهی اصفهانی
سلام، خوبی؟
آقا خیلی نقد خوبی بود! اگرچه انیمه رو ندیدم و از کلیت داستان و محتواش خبر نداشتم، قشنگ درک میکردم که تونستی از محتواش سرنخهای مهمی رو بکشی بیرون و به خوبی تحلیلش کنی. و صد البته با معرفی خوبت ترغیب شدم که ببینمش (:
دمت حسابی گرم! (;
سلام!
ممنونم 🙂 ولی اسپویل شدیا???? توجه داری که؟????
دم توئم گرم????
من به این اسپویلشدنا عادت دارم ????
ترکیب انیمه و جهان جدید باید خیلی جالب باشه. خیلی ممنون از معرفی عالی ????????
سلام!
نمیدونم یهویی چی شده ولی جدیدا انیمه های زیادی در مورد فضای مجازی ساخته میشن. باید بگم این متفاوت ترینشونه! چون دیگه فضای مجازی موضوع اصلیش نیست. یه جور واسطه برای داستان اصلیه.
سپاس متقابل 🙂
جواب خیلی از سوال هامو گرفتم ممنون ????????????
سلام!
خوشحالم این طور بوده????
ممنونم از توجهت????
نقد خیلی خوبی بود. آفرین به نویسنده.
فقط درمورد اون حلقههای زرد نظر من اینه که قابلیت ترند شبکههای مجازی رو نشون میده.
در واقع کامنتهای افراد به زبان مختلف رو نشون میده و باعث میشه اون اتفاق/فرد یا هر چیزی که هست بیشتر صدا کنه.
که این نظر هم دور از گفتهی شما نبود (جلب توجه) ولی خب اون قسمت از نقد شیوایی باقی قسمتها رو نداشت
سلام.
امیدوارم حالت خوب باشه.
ممنونم (:
راستش نظراتمون تقریبا بهم شبیهه. ولی خب کامنت ها برای خیلی های دیگه هم گذاشته میشه که این حلقه های زرد رو ندارن. حتی اگه اونطوری که شما هم میگین باشه، بازم یه قابلیته که جدا از یه کاربر معمولی یو به سوزو داده شده که باعث جلب توجه میشه.
ممنون ازین که اشکالاتی که به نظرت توی متن وجود دارن رو بهمون میگی (:
سلام . کاشکی این یو توی دنیای واقعی هم وجود داشت ????????????????????????
یه سوالی برام پیش اومد اخر انیمه دقیقا سوزو عاشق کی شد؟ یعنی در اینده با کی میمونه؟
سلام!
تو متنم هم توضیح دادما! احساس سوزو نسبت به کِی، شبیه احساس مادرش نسبت به اون دختربچه ای بود که نجاتش داد و به خاطرش هم مرد. سوزو فقط میخواست اون رو نجات بده وگرنه خودش عاشق شینوبوئه.
ممنونم از وقتی که برای خوندن متن من گذاشتی (:
خیلی قشنگ بود????❤
لایک به وجودت با این نقدت????????????