حمله به تایتان یکی از اون انیمههای عجیب و غریبه! چراکه انیمهها به این معروفن که از روند هالیوودی پیروی نمیکنن؛ ولی حمله به تایتان حتی از روند انیمهها هم پیروی نمیکنه و بین تمام مردم جهان، فارغ از اوتاکو بودن و غیراوتاکو بودن، محبوبه. حالا توی این مطلب میخوایم به معرفی و نقد و بررسی انیمه attack on titan بپردازیم. برای خواندن ادامۀ مطلب با ما در اسمارتین همراه باشید.
فکر نکنم با این همه محبوبیت نیازی به معرفی داشته باشه؛ ولی فکر کنم هنوز هم کسانی هستن که حتی اسم این انیمه به گوششون نخورده. بنابراین برای اونا معرفیش میکنم.
قبل از خوندن متن من، میتونین دیالوگ های برتر اتک آن تایتان رو بخونین که دوست ما آقای سید متین فقهی نوشته!
بزن که بریم!
ویکیطوری:
- نام انگلیسی: Attack on titan
- نام ژاپنی: 進撃の巨人، shingeki no kyojin
- نام فارسی: حمله به تایتان، نبرد با تایتانها، تایتان مهاجم، اتک آن تایتان(!) و… شما هر چی دلت میخواد بگو!
- تعداد قسمتها: تا الان که خرداد ۱۴۰۰ باشه ۷۶ قسمت و چهار فصل؛ ولی احتمالاً ۹۲ قسمت و چهار فصل باشه.
- مانگاکا: هاجیمه ایسایاما
- سبک: اکشن، شونن، معمایی و ماجراجویی
- استودیوی سازنده: سه فصل اول ویت (wit) با همکاری پروداکشن آی جی (production I.G) – فصل نهایی ماپا (mappa)

خلاصۀ داستان
در دوره و زمانهای موجوداتی ناشناخته به نام تایتان به انسانها حمله میکنند و آنها را میخورند؛ انسانها در دیوارهایی پناه گرفتهاند و نزدیک به صد سال زندگی آرامی در آنجا دارند تا این که…
من این انیمه رو به همه پیشنهاد میکنم. قول میدم شگفتانگیزترین سریالی باشه که تا الان دیدین.
داستان فوقالعاده، شخصیت پردازی نسبتاً خوب، موسیقی شنیدنی و کارگردانی عالی! همه دست به دست هم دادن تا یه سریال فوق العاده بسازن. اگه بعد از پایان این انیمه، حس کردین وقتتونو سرش تلف کردین، باید بگم دیگه فیلم و سریال نبینین؛ سلیقۀ سختپسندی که با این انیمه هم راضی نشه با هیچی راضی نمیشه 🙂
البته در کل بهتره دو گروه این انیمه رو نبینن.
- افراد زیر دوازده سال
- افراد عجول؛ خیلی عجول!

چرا افراد زیر دوازده سال این انیمه رو نبینن؟
این انیمه پر از خشونت عریانه. مفاهیمش هم اصلاً برای بچهها مناسب نیست. شاید ردهسنی +۱۶ یا +۱۸ براش مناسبتر باشه؛ ولی میدونین که، بچههای این نسل گودزیلان! به بچهای که این خرداد ماه منتظر conjuring 3 بوده، چطور میشه گفت سریال خشن نبینه؟!
چرا افراد عجول این انیمه رو نبینن؟
دو تا دلیل داره:
- علت خیلی از اتفاقات توی فصلهای بعدی مشخص میشه. مطمئناً مغزتون از سوالات منفجر میشه. اگه کنار افراد عجول چنین انیمهای رو ببینین، قطعاً مغزتون رو با سوالاتشون میجَوَن!
- جذابیت این انیمه کمکم زیاد میشه و فصل اول احتمالا براتون جذابیتی نداشته باشه. اگه عجول باشین میگین که «ملت الکی حرف میزنن!» و وسط کار ولش میکنین؛ درحالی که اصل جذابیت توی قسمتای بعدشه!
دو استودیوی نماوا و فیلیمو این انیمه رو دوبله کردن که باید بگم رسماً هردوشون تلفظها رو منهدم کردن! بهطوری که کلماتی مثل یگر، تایتان، یمیر و پارادایس رو اشتباه ترجمه یا تلفظ میکنن. اصن یه وعضی! ?
اگه با زیرنویس ببینین، از شر مدام عوض شدن صداپیشهها، سانسورهای کلامی و اشتباه تلفظ شدنها در امانید.
اگه دوبله ببینین که از شر گم کردن صحنهها موقع خوندن زیرنویس و اشتباه گرفتن صداها درامانید!
انتخاب با خودتون…
راستی یه چیزی رو در گوشی بگم؟ اگه دوبله می بینید فیلیمو نبینید. باز نماوا قابل تحمله!
نقاط قوت انیمه
داستان!
داستان این انیمه همونطور که قبلاً گفتم قراره مغزتونو بپوکونه! درواقع مهمترین نقطه قوت این انیمه داستانشه. در کوچکترین چیزها رازی وجود داره و پر از غافلگیریه. درست وقتی که داستان رو کاملاً باور میکنین، ایسایاما یه عدد پتک برمیداره و میزنه تصوراتتون رو با خاک یکسان میکنه!

ایسایاما به بیرحمی هم معروفه و شخصیتها رو تندتند به ملکوت میفرسته. بعضیا به لایت یاگامی تشبیهش می کنن؛ کسی که با یک قلم و کاغذ آدما رو میکشت 🙂
ایسایاما بارها تهدید به قتل شده؛ یک بار بهخاطر اقتباس فرمانده پیکسیس از یک فرماندۀ ژاپنی که باعث شد کرهایها تهدید به قتلش بکنن (دلیلشو بهتره نگم!) و یک بار هم از طرف طرفدارای لیوای که به خاطر اسپویل نمیشه گفت (نه تنها ایسایاما بلکه کارگردان فصل چهار رو هم تهدید به قتل کردن :/ این دیگه چه وضعشه؟!)

نبردها
ساخت فصل اول تا سوم به عهدۀ ویت استودیو بوده که پروداکشن آی جی باهاش همکاری میکرده. فصل چهارم هم که توسط استودیوی ماپا ساخته شده.
هر دو استودیو (یا بهتره بگم هر سه استودیو) توی انیمیت نبردها فوقالعاده عمل کردن. این همه ظرافت توی انیمیت و این همه هیجان به وجد میارتتون. بعضیا فصل چهارم رو دوست ندارن؛ چون ماپا طراحی دیگهای داره و نوع نبردها هم تغییر کردن. با این حال بهنظر من هنوزم جالبه. هر چند به پای ویت استودیو نمیرسه! ?
موسیقی
بهنظر من موسیقی خیلی اهمیت داره. یک موسیقی خوب میتونه ضعف در خیلی چیزا رو بپوشونه. هر چند ضعف خاصی در حمله به تایتان نیست!
آهنگسازی سه فصل اول بر عهدۀ هیرویوکی ساوانو بوده که آلبومی شنیدنی ساخته و خیلی خوب روی صحنههای حمله به تایتان نشسته. موسیقی توی فصل چهار کمرنگتر از قبل شده. سبکش هم به کلی تغییر کرده؛ ولی بازم خیلی خوبه!!
برای این که بفهمین موسیقیش چطوریاست، دعوت میکنم که اولین اوپنینگش رو ببینین:


شخصیتپردازی
شخصیتپردازی توی فصل اول واقعاً کلیشهای بهنظر میاد. از اون جایی که برخلاف تصور بقیه، شخصیتپردازی از پیرنگ داستان مهمتره، من فکر میکردم حمله به تایتان رو باید همون فصل اول ول کنم و برم سراغ یهچیز دیگه؛ ولی خب اوضاع کمکم تغییر کرد. این تغییر از فصل دو شروع شد.
شخصیتپردازی حمله به تایتان برخلاف چیزی که اوایل نشون میده، پیچیدهست. بیشتر نمیشه توضیحش داد چون داستان لو میره.
نقاط ضعف انیمه
و باز هم داستان!
ایسایاما با هنرمندیتمام، داستانی خلق کرد که بعد از جواب دادن به هر سوال، هزاران سوال دیگه سرتون میریزه!
خب این کجاش اشکال داره؟!
ایسایاما با این کارش خطر بزرگی رو قبول کرد. اون نمیتونه به تمام سوالاتی که توی ذهن مخاطباش ایجاد شده پاسخ بده؛ چون خودش داستان رو پیچیده کرده، مخاطباش خیلی روی داستان فکر میکنن و سوالاتی مطرح میکنن که به ذهن خود ایسایاما هم نرسیده! به همین خاطره که مخاطبان خودشون دست به کار شدن و هزار و یک تئوری ساختن؛ مثلاً از تئوریهایی که معروف شدن میشه به «سفر در زمان ارن» و «نظریۀ تناسخ ارن یگر و ارن کروگر» اشاره کرد.
مطمئنا جوابایی که خود طرفدارا به سوالاشون دادن از جوابی که نویسنده بهشون میده براشون مقبولتره. یعنی از یه جایی به بعد انگار رشتۀ داستان دیگه دست نویسنده نیست که هر کار میخواد بکنه؛ چون با اعتراضهای زیادی مواجه میشه.

و باز هم شخصیتپردازی!
شاید مسخره بهنظر بیاد که شخصیتپردازیش هم نقطهقوت باشه هم نقطهضعف؛ ولی واقعا همینطوره!
نکتۀ اول درمورد کاراکترها اینه که ایسایاما تلاشی برای توضیح دادن اونها نمیکنه؛ بنابراین توی نگاه اول خیلی غیرمنطقی بهنظر میان. باید درموردشون فکر بشه تا بفهمی چی به چیه. این یعنی اگه شخصیتها رو درک نمیکنین، باید بیشتر درموردشون فکر کنین.
نکتۀ دوم اینه که ایسایاما کاراکترها رو خدمت داستان میگیره؛ نه داستان رو به خدمت کاراکترها. به همین خاطر هستش که ایسایاما شخصیتها رو توضیح نمیده. بهجاش توی داستانهای فرعی پیشینۀ شخصیتها مشخص میشن که حداقل برای من، دیدن قسمتهای OVA اصلاً جذابیت قسمتهای اصلی رو نداره.
اگه از یک طرف دیگه به قضیه نگاه کنین، میتونین چنین چیزی رو ندیده یا حتی نقطهقوت در نظر بگیرین؛ ولی بهنظر من اگه پیچ و خم شخصیتها در اتفاقات مختلف بیشتر نمایان میشد، خیلی بهتر بود. هر چند که ایسایاما درمورد لیوای دربرابر بقیه تبعیض قائل شده! لیوای شخصیت اصلی نیست؛ ولی چون بیشتر از بقیه بهش پرداخته شده، محبوبیت باورنکردنی داره.
نقد کوچک فصل به فصل

فصل یک
راستش این فصل چیز زیادی برای گفتن نداره. اگه یه سر به گوگل هم بزنین، میبینین که کمتر کسی به خودش زحمت داده تا این فصل رو به تنهایی نقد کنه.
فصل یک بیشتر معرفی شخصیتها و فضای داستانه و چند تا راز کوچولو و سرنخ هم بهتون میده که سوال چندانی توی ذهن شما ایجاد نمیکنه؛ ولی کوچکترین اتفاقات هم در این انیمه دلیل دارن.
حمله به تایتان اوایل خیلی overrated بهنظر میاد. شخصیتها و اتفاقات کلیشهای هستن.

مثلا ارن که مدام میگه: «من تایتانا رو میکشم!»
ارن واقعا کلیشهٔ خالص بود. شخصی ضعیف که با اراده و تلاش قوی میشه. تازه انگیزهاش چیه؟ یه چیز کلیشهای تر! انتقام!

اولین جرقهای که ارن رو به شخصیتی پیچیده تبدیل کرد، تبدیل شدن اون به تایتان بود. اون از تایتانها متنفر بود؛ ولی وقتی خودش تایتان شد، اصلاً ناراحت نشد. حالا چرا؟ بعداً متوجه میشیم…
جرقهٔ میکاسا هم توی همون فصل اول زده شد. اون به شدت به ارن وابسته هست که ما اونو خیلی راحت با عشق توجیه می کنیم؛ ولی چرا وقتی فکر کرد ارن مرده، پا شد و به راهش ادامه داد؟ احتمالاً حس اون چیزی فراتر از عشقه.
فصل یک بدون عجله پیش رفت؛ خیلی بدون عجله! من واقعاً سر دیدن نبرد با تایتان مونث حوصلهام سر رفت. خیلی طولش داده بودن.

فصل دو
استودیوی ویت، بهخاطر تاخیر چهار ساله توی ساخت این فصل، خیلی ملامت شد. مخصوصاً که فقط دوازده قسمت بود. این حجم از تنبلی از ژاپنیا بعیده!!
این فصل ریتم تندتری نسبت به فصل قبل داشت که نقطهمثبت به حساب میاومد.
از قسمت اولش یه راز رو قطره چکونی بهمون میگن که تا قسمت آخر ازش با صراحت حرف نمیزنن و میذارن اول خودمون حدس بزنیم. اون تایتان توی دیوار چیکار میکرد؟!
خیلی از شخصیتهایی که توی فصل قبل حتی اسمشون رو هم یادمون نمیموند، این فصل به شخصیت اصلی تبدیل شدن. گذشتهاشون نشون داده شد و برامون قابل درکتر شدن. (درواقع شخصیتهای اصلی نقش کمتری داشتن.) کلیشههایی که نشون داده میشد، دونه دونه شکستن.
یمیر هنوز هم یکی از مجهولترین شخصیتهای حمله به تایتانه. تا الان که نیمهٔ اول فصل چهار اومده، جز توی فصل دو، توضیحی در مورد یمیر داده نشده. علت رفتارهای عجیب و غریبش و این همه علاقهٔ اون به زنده کردن امید توی هیستوریا برای من نامعلومه. علت تبدیل شدنش به تایتان هم مشخص نیست. اون خطی که بلد بود بخونه ولی راینر بلد نبود چی بود؟
و عجیبتر این که یمیر بالای ۷۵ سال سن داره :/ راستش اگه توی قسمتهای جدید کار های یمیر رو شرح ندن، واقعاً عصبانی میشم و به صف کسایی که میخوان ایسایاما رو بکشن میپیوندم! البته بعید میدونم این شکلی بشه.

فصل دو عجیب و غریب بود. بیشتر رابطهٔ شخصیتها با هم به تصویر کشیده شد؛ اما گرههای داستانی سر جاشون موندن. تبدیل شدن یمیر به تایتان یکی از اون گره بزرگا بود!
بعدش هم متوجه شدیم تایتانهایی که بدون شکستن دیوار وارد شدن، آدمهایی بودن که تبدیل شدن به تایتان.
حرفای لیوای یک فکر موذی رو انداخت به جونمون: نکنه همه تایتانها انسان هستن؟
این سرآغاز معماست!

فصل سه
اوه اوه چقدر حرف دارم درمورد این فصل بزنم! ? این فصل بدون شک بهترین فصله! احتمالاً خیلیها باهام موافقن.
فصل سه اومده تا به سوالاتی که فصل دو ایجاد کرد پاسخ بده. عهه؟ کو؟! ببینیم چه میکنه!
مهمترین تفاوت این فصل با فصلهای قبل، تمرکز ویژه روی «لیوای آکرمن» هستش.
از همون قسمت اول هم توجه ویژهاشون نمایان میشه؛ یعنی اگه لیوای داره با بقیه حرف میزنه و روی باقی شخصیتها دو ثانیه مکث میشه، روی لیوای چهار ثانیه مکث میشه.

توی هر صحنهای هم سر و کلهٔ لیوای پیدا میشه. قبلاً میکاسا ارن رو از دعواها بیرون میکشید؛ ولی حالا توی دعوای ارن و جان، لیوای میاد هردوشونو نقش زمین میکنه!
لیوای یکی از پررنگ ترین شخصیت ها شد و شخصیتهای اصلی برگشتن به مقام قبلیشون.
نبردهای این فصل با باقی فصلا فرق داره. رنگ و لعابش خیلی بیشتره و خیلی وقت بیشتری روشون گذاشته شده. «نبرد لیوای با کنی» و «نبرد لیوای با تایتان میمونی» جز بهترین نبردهای انیمهای محسوب میشن.
این فصل از نظر اتفاقات احساسی هم غنیه. همونطور که من دوست داشتم شخصیتها توی موقعیتهای جذاب قرار بگیرن و همین هم شد.
مهم ترین رازها توی این فصل فاش شد. اینکه این بشریت نیست که درون دیوارها زندگی میکنه؛ این فقط گروهی از آدمها هستن!

با فاش شدن گذشتهٔ لیوای، هیستوریا و ارن و همچنین راز زیرزمین خونهٔ گریشا یگر، خیلی چیزا عوض شد؛ از جمله شخصیتها.
لیوای یکی از اون مغرورهایی بود که توی زبون کوچه بازاری بهشون «از دماغ فیل افتاده» میگیم! ولی خب دید ما رو نسبت بهش تغییر دادن. لیوای شکنندهتر از چیزی بود که فکرشو میکردیم. اون فقط پشت یک نقاب آهنین قایم شده بود. نقابی که خودش ساخته بود تا بتونه اوضاعش رو راحتتر تحمل کنه.
وقتی رازهای زندگی لیوای رو فهمیدیم، لیوای ترحمبرانگیز شده بود!
هیستوریا هنوز هم مثل یمیر برای من ناشناخته هست. یهویی میگفت دشمن بشریته و قبول نکرد تایتان بشه و ارن رو بخوره. پدرش رو کشت و تصمیم گرفت ملکه بشه. فقط یک سوال؛ چرا؟ انگیزههای مبهمی داشت که قانعکننده بهنظر نمی رسید.
پدرش هم که انتظار داشتم روند زندگی هیستوریا رو تغییر بده. اینکار رو کرد؛ ولی بعد از مرگ خودش.


ارن رو یادتون میاد؟ همون پسر غُد فصل اول. همون باارادهٔ بیعقلی که با احمق بازیاش میرفت روی اعصاب! اون مدام هدفش رو کشتن تایتانها بیان میکرد؛ ولی هدف اصلیش از کشتن تایتانها چیز دیگهای بود.
هرموقع راهشو گم میکرد، آرمین با یادآوری یک چیز ارن رو به خودش میآورد: دنیای بیرون
ارن سرسپردهٔ آزادی بود. تمایلش به دنیای بیرون و کشتن تایتانها، فقط بهخاطر آزادی بود؛ ولی وقتی تونست به دنیای پشت دیوارها قدم بذاره، آزادی منتظرش بود؟ رهایی از جنگهای پیاپی؟ نه؛ فقط دشمن بیشتر!

اروین قبل این که راز زیرزمین گریشا رو بفهمه این حقیقت رو میدونست:
«انسان ها پیوسته با هم در جنگند؛ تا زمانی که یک انسان باقی بماند.»
اروین اسمیت
توی دنیای امروز هم می بینیم که سر کوچکترین چیزها جنگ راه میافته و تنها چیزی که دو دشمن رو متحد میکنه، یه دشمن بزرگتره!
دونستن این واقعیت، شخصیت ارن رو به کلی تغییر داد. حالا به چی تغییر کرد؟ فصل بعد میبینیم.

فصل چهار
راستش بهنظر من فصلی رو که تموم نشده نباید قضاوت کرد. هرچند فصل چهارم حمله به تایتان باشه که خب میدونین، حرف و حدیث درموردش فراوونه!
ان شاء ا… بعد از اومدن قسمتهای بعدش و تموم شدن این فصل، نقد و بررسی این فصل رو هم مینویسم و این متن رو بروزرسانیش میکنم.
پایان انیمه با پایان مانگا متفاوت خواهد بود؟
قرار نیست چیزی از مانگا لو بدم؛ با خیال راحت بخونین!
پایان مانگا همین چند ماه پیش منتشر شد و صدای اعتراضات رو بلند کرد. اصلاً همین که میشنوی طرفدارا از پایان خوششون نیومده، یهطوری میشی و فکر میکنی که نکنه پایان بدی داشته باشه؟ ولی احتمالاً پایان انیمه با مانگا متفاوت باشه.
برای تغییر پایان حمله به تایتان در انیمه، رضایت دو نفر لازمه: ایسایاما و استودیو ماپا
ایسایاما گفته از پایانی که برای حمله به تایتان نوشته پشیمونه؛ احتمالاً ماپا هم بخواد پایانو عوض کنه. چرا ماپا هم احتمالاً بخواد پایان عوض بشه؟ آخه فکر اینکه هشت ماه به سختی کار کنی و بعد فقط بهت اعتراض کنن مثل کابوسه! پس احتمالا ماپا برای به دست آوردن رضایت مخاطبانش پایان رو عوض خواهد کرد.
البته اینا فقط احتمالاته. بازم کسی جز این دو بزرگوار نمیدونه قراره چی سرمون بیاد!
چرا نمرهٔ imdb حمله به تایتان اینقدر پایینه؟
نمرۀ ۸.۹ برای حمله به تایتان که یک شاهکار بیبدیل محسوب میشه واقعاً کمه. البته نمیشه گفت بیبدیل؛ چون خودش از خیلی چیزا الهام گرفته. از یک طرف دیگه هم میشه گفت بیبدیل؛ چون هیچکدوم از منابع الهاماش مثل خودش نیست. با این حال در کل انتظار نمرۀ ۹.۳ یا بیشتر رو داشتم.
این قضیه فقط سر بیشتر شدن نمرۀ حمله به تایتان از «بریکینگ بد» بوده.
طرفدارای افراطی بریکینگ بد با خودشون گفتن: «یعنی چه که یه کارتون نمرهاش از بریکینگ بد بیشتر باشه؟»
و رفتن imdb و نمرههای یک بهش دادن. از اونطرف هم اوتاکوها نمرههای یک به بریکینگ بد دادن!
این بچه بازیا چیه؟! :/

می دونین، imdb منبع خوبی برای قضاوت در مورد انیمهها نیست؛ چون هنوزم کسانی وجود دارن که فکر میکنن انیمه برنامه کودکه.
جمعبندی
این انیمه یک شاهکاره و پر از ظرافت. در عین حال هم پر از خشونت! اگه توی اینترنت بگردین کمتر میتونین یه نظر سرد یا حتی ولرم(!) درموردش پیدا کنین. در همین راستا اگه سریالبین یا اوتاکو باشین و «حمله به تایتان» رو ندیده باشین، من به رسمیت نمیشناسمتون! 🙂
دیدنش وقت زیادی نمیگیره. تا الان ۷۶ قسمت ۲۴ دقیقهای ازش هست که اگه با قسمتای یک ساعتی مقایسهشون کنیم، نهایتش ۳۷ قسمت میشه. از دیدنش پشیمون نمیشین 🙂
راستی، کامنت بذارین. این کامنتا انگیزۀ ما برای ادامه دادنه. گفته شده قیافۀ من موقع دیدن کامنت گذاشتن شما این شکلی بوده:


بدرود!
دوست اسمارتینی!
- نظرت دربارۀ انیمه attack on titan چیه؟
- نظرت دربارۀ معرفی، بررسی و مطالب انیمهای اسمارتین چیه؟ اگه ایدهٔ جالبی توی ذهن داری به ما بگو تا اجراییش کنیم!
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتما برای ما توی نظرات بنویس. ما همشو میخونیم!
- به نویسندگی علاقه داری و میخوای نوشتن رو تجربه کنی؟ به بخش ارسال مطلب برو و نوشته خوبت را برای ما ارسال کن. ما هم اون رو با اسم خودت منتشر میکنیم!
بیشتر بخوانید:
تحلیلی بر حذف قانون گل زده در خانه حریف – حذف این قانون چه مزایا و معایبی را به همراه دارد؟ – سهیل کوهی اصفهانی
بهترین اتچمنت اسلحه holger 26 در بازی call of duty mobile – سید متین فقهی
خداحافظی رسمی سرخیو راموس با رئال مادرید – چرا ال کاپیتانو از رئال مادرید جدا شد؟ – سهیل کوهی اصفهانی
چرا باید قبل از انتخاب انیمه اوپنینگ آن را تماشا کرد؟ – حباب
سلام خیلی خوب تعریف کردی آفرین منم احترام زیادی برای نویسنده استودیوهاش احترام قائلم اما من برخلاف همه شماها امیدوارم اونا پایان رو تغییر ندن چون با اومدن چپتر ۱۳۹.۵داستان مارو به یه پایان باز منطقی رسوند من اوایل با اومدم شماره۱۳۹ش که همون آخری بود خیلی هضمش برام سنگین بود و نمیتونستم قبول کنم چون انگار صرفا فقط جمعش کرده باشه و عجله کرده تاینکه شماره ۱۳۹.۵اومد و منم کلی وقت داشتم که دوباره از اول مانگا رو بررسی کنم و دانستنی نقدبررسی هر قسمتش رو مرور کنم و تونستم بفهمم جریان دقیقا چیه بخصوص با اتفاقات پارت دوم فصل آخر داستان در انیمه البته چراکه نه دروغ چرا واقعا دیگه از ضعف و خود کاراکترهای اصلی بخصوص آرمین و ذهنیت هدف ارن بخاطر کارش بدم اومده و واقعا الان دیگه هیچکدومشون برام جذابیتی ندارن و ازشون نهایت نفرت بخصوص آرمین میکاسا دارم صرفا انگار بازماندگانی ان یا فقط اونا از طول عمر بیشتری برخوردارن ارن رو از هردو یعنی هم بدم میاد هم دوست دارم
من از پارسال شروع به دیدن کردم و کلی منتظر ادامه فصل چهار بودم. به شدت ذهنم درگیر این انیمهس، ناچاریها و تناقضهای زندگیِ یک انسان رو به خوبی نشون میده، حقیقت عریان زندگی، دنیای بیرحم و پیچیدگیِ مفاهیمی مثل آزادی و عدالت، تغییر ادمها، عوض شدن آرمانها در طول زمان و نامشخص بودن آینده برای بشر کاملا توش مشخصه. قشتگترین تنافضش هم حرف کانی در قسمت بیست و شش بود:
“کانی : صبر کنین ما اینجاییم که مردمو نجات بدیم ولی چرا اولین کاری که بایس کنیم اینه که هرکی تو این بندرگاهه بکشیم؟چرا باید اینجور باشه؟”
سلام تمام این نقد و بررسی رو خوندم.انیمه ها رو میبینم و علاقه خاصی به انیمه ها دارم. دنیای جذاب و فوق العاده زیباییه دوست من
و اینکه امروز نیمه دوم فصل ۴ رو ندیدم و نیست!!
چه جوری گفتین که فصل ۴ انیمه اومده !؟!؟!؟!؟ تموم شده واقعا!؟!؟
سلام دوست عزیز، امیدوارم حالت عالی باشه. ????
راستش باید بگم که جایی نگفتیم که فصل چهارم کامل اومده! تا الان فقط نیمه اولش توی ۱۶ قسمت اومده و همه منتظرن تا پخش نیمه دوم، از ۱۹ دی ماه شروع بشه.
ممنون ازت. ????
سلام ، من تقریباً نیمه اوتاکو ام ????
اولین انیمه سریالی که دیدم همین اتک آن تایتان هستش چون بیشتر انیمه سینمایی نگاه میکنم تا سریالی.
اتک آن تایتان انیمه بسیار بسیار خفن و دوست داشتنی هستش اما برای کودکان مناسب نیست ، واقعاً بعضی ها اشتباه میکنن که همچین انیمه هایی بچگانه س.
عاشق شخصیت لیوای هستم.
انیمه ای که نمیشه حتی یک دقیقه بعدش رو پیش بینی کرد.
امیدوارم پایانش عالی باشه اما منظورم خوش و خرم نیست.
مردم از بس فیلم ، انیمیشن و انیمه هایی دیدن که آخرش با خوبی و خوشی تموم شده که دیگه به آثاری که شاهکارن ولی پایانشون کمی غم انگیزه هم برچسب مزخرف میزنن.
حتماً که نباید پایانش شاد باشه…
مثلاً پایان انیمه مدفن کرم های شب تاب به شدت غم انگیزه و همین پایان غم انگیز باعث شد که این انیمه مفهومی بشه و درکش کنیم.
نمیخوام اسپویل کنم ولی اگه در آخر اون اتفاق که باید ، رخ نمیداد دیگه انیمه یه کلیشه میشد.
همین که پایانش اونطور تموم شد میشه یه عالمه ازش درس یادگرفت که دیگه زیاد راجب مفهومش نمیخوام حرفی بزنم….
خلاصه اگه پایان اتک هم غمگین باشه برای من بهترینه چون این پایان نیست که یک انیمه رو به شاهکار تبدیل میکنه ، اصل و اساس و مفهومه که فیلم رو شاهکار میکنه.
اتک با اینکه تخیلیه و خشن اما من چندین درس ازش یادگرفتم.
سلام
عالی بود
ممنون از نقد و برسی خوبتون
فایتینگ??
سلام.
واوو!?
خجالتم میدی 🙂
ممنون که انرژی میدی تا ادامه بدم!
ممنون که وقت می زارید و با لحن یه اوتاکو نظراتتون رو بهمون می گید.می دونید که یه مطلب اینجوری خوندن چه کیفی داره
سلام:)
خودم این کارو کردم چون خوندن متن های این طوری رو دوست داشتم!
والا از دست متنایی خسته شده بودم که پر از کلمه های قلمبه سلمبه بودن.
خوشحالم که خوشت اومد:)
اولین انیمه ی زندگیم اتک بود و بعدش اوتاکو شدم..اینقدر هیجان داشتم که اولین بار کل سه فصل اول رو فقط توی ۳ ۴ روز نگاه کردم و بعدش همراه فصل چهارم برای بار دوم نگاهش کردم..میدونین راستش وقتی برای بار سوم یا چهارم بعضی قسمت هارو میدیدم و فکر میکردم که همین اتفاقا باعث تغییر شخصیت ها شده اشکم در میومد درحالی که بار اول انچنان حس قوی نداشتم..بنظرم این انیمه خیلی عقلانی و با منطق جلو میره و احساسات شخصیت ها و طرفدارها برای ایسایاما انچنان اهمیتی نداره و من اینو تایید میکنم چون اگ اینطور نبود شاید اتک یه شاهکار نمیشد و امیدوارم پایانش مثل مانگا باشه..شاید پایانش برای اتک فن ها دردناکه ولی پایان بهتری رو من براش تصور نمیکنم چون خیلی مسخرس که اگه بعد اینهمه اتفاقات خونین با یه پایان خوش و رسیدن زوج ها به هم تمومش کنن..حقیقت اینه که اتک فن ها با اینکه از ایسایاما متنفرن ولی در عین حال عاشقش هم هستن!
سلام ثنای عزیز!
چقدر خوب! به به:) چیز خوبی رو برای شروع انتخاب کرده بودی?
توی سه چهار روز؟? چه خبرته؟?
بله باهات موافقم ولی در مورد پایان خیر. نمیگم پایان خوش داشته باشه ولی می تونه پایان بهتری داشته باشه. (منظورم از بهتر پایان خوش تر نیست پایانیه که یکم بهتر همه چیو توضیح بده و سرسری رد نشه!)
بعله اوتاکو ها عاشق ایسایاما هستن ولی دستشون بهش برسه تیکه تیکه ش می کنن??
شاد باشی:)
انیمش عالیه نویسنده این مانگا واقعا نابغه هستش… امیدورم پایانش خیلی تلخ نباشه و کاراکترای مورد علاقم کشته نشن :'(
من فعلا فقط تا قسمت ۵فصل۲ دیدم★_★
پ.ن: ارن میکاسا آرمین لیوای اروین جان کنی ساشا یمیر هیستوریا واقعا عالین مخصوصا لیوااااااای
حرفات تکراری بودش ها?
مطمئنم برسی فصل سه در حد یه چیز عجیب و غریب طرفدارش میشی! از فصل دو خیلی باحال تره:)
(فقط یکمی گیج کننده ست)
آره منم مثل تو طرفدار لیوای هستم.(کی نیست؟!)
شاد باشی:)
من تا قسمت پنج فصل دو دیدم خیییییلی باحاله اصن دیوونه کنندس آدم حس میکنه با اونا تویه دنیاس….با خوشحالیشون خوشحال میشه با ترسشون میترسه با ناراحتیشون ناراحت میشه با استرسشون استرس میگیره….واقعا نویسنده این مانگا نابغه بوده…..من اینقد رو این انیمه حساسم و نمیخوام تا وقتی که تا اخر ندیدمش جیزی بفهمم که وقتی نوشته بودین “اگر کامل ندیدین این قسمتو نخونین” دیگه نخوندم ردش کردم●_●
فقطططط و فقطططط امیدوارم پایانش خیییلی غم انگیز نباشه و کاراکترای مورد علاقم کشته نشن مثل: ارن…میکاسا…آرمین…♥▼♥لیواااای♥▼♥…هانجی…اروین….هیستوریا…ییمیر…جان…کنی…ساشا….
★☆★☆★☆★☆★☆★☆★وواقعا پیش نهاد میکنم این انیمه رو تماشا کنین..عالیه
سلام به شما:)
خوشحالم با هم، هم نظریم!
من هم مثل توئم و همدردیم:)
من نمیگم ایسایاما نابغه بوده، به نظر من یه آدم معمولی بوده ولی خب خیلی برای داستانش مایه گذاشته و خیلی وقت صرفش کرده. حتی میتونی ببینی چقدر معنی اسم های شخصیت هاشون دقیق و برنامه ریزی شده بوده!
در مورد پایانش من هم مثل تو امیدوارم ایسایاما تموم احساسات ما رو به فنا نده:'(
شاد باشی:)
انیمه باز نبودم و این انیمه رو خیلی دوست داشتم. با اینکه فصل اولش رو فقط دیدم و جز دسته عجول ها بودم? فصل دو رو حدس زدم.
سلام به شما:)
خوشحالم شما هم خوشتون اومده:)
بله? یکمی بیشتر انیمه ببینین عجله تون رفع میشه کم کم. انیمه حمله به تایتان پیششون کوتاه محسوب میشه!
شاد باشین:)