فوتبال کلمهای نامآشنا و دوستداشتنی برای همه ماست. کلمهای که با شنیدنش خاطرات زیادی برایمان زنده میشوند و صحنههای بسیاری از مقابل چشمانمان عبور میکنند؛ اما این روزها وضعیت بسیار بدی بر فوتبال چیره شده است. چند سالی است که ابری تیره از جنس پولپرستی و دشمنی مانع تابش آفتاب طلایی فوتبال شده است. این وضعیت آشفتهٔ فوتبال دلایل مختلفی دارد که امروز در این مطلب به نقد و بررسی آنها میپردازیم. برای خواندن ادامه مطلب با ما در اسمارتین همراه باشید.
متأسفانه فوتبال در چند سال اخیر فقیر شده است. فوتبالی که شاید تا سال ۲۰۱۷ سرشار از زیبایی، جذابیت و هیجان بود، این روزها دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و به اندازه گذشته زیبا نیست؛ ولی چرا؟
خودتان را برای یک سفر هیجانانگیز آماده کنید!
با ماشین زمان به گذشته سفر و در ایستگاهی حوالی سال ۲۰۰۵ توقف میکنیم…

سری آ ایتالیا؛ یکی از محبوبترین لیگهای اروپایی
سفر خود را از میلان، شهری زیبا و معروف در ایتالیا شروع میکنیم. در سن سیرو جای سوزن اندازی نیست. تک تک سکوهای ورزشگاه از هوادارانی پر شده است که برای تماشای بازی تیم محبوب خود به ورزشگاه آمدهاند. این تیم محبوب و پر آوازه آث میلان است.
روسونریها این روزها بر بام فوتبال اروپا فرمانراویی میکنند و با ارائه بازی زیبای خود به فوتبال رنگ میبخشند.
کمی آنطرفتر نیز همشهری میلان یعنی اینتر، خودش را برای سهگانه رویایی سال ۲۰۱۰ با آقای خاص آماده میکند.

لیگ جزیره؛ مثل همیشه داغ و جذاب
پس از چند روز گردش در ایتالیا، به انگلستان سفر میکنیم.
شیاطین سرخ به لطف فرشته نجات خود یعنی سِرالکس فرگسون، در بریتانیا و اروپا آقایی میکنند. انگار آنها به پیروزی و قهرمانی عادت کردهاند؛ البته بقیه باشگاههای انگلستانی هم در غفلت به سر نمیبرند.
توپچیها به لطف مرد محبوبشان یعنی آرسن ونگر، فصلی رویایی را برای هوادران خود رقم میزنند. آنها در تکتک بازیهای لیگ برتر از تمام جان خود مایه میگذارند و تن به هیچ شکستی نمیدهند. و در آخر پس از سپری کردن فصلی رویایی، جام طلایی را به ویترین افتخارات خود اضافه میکنند.
خب تا الان سفرمون چطور بوده؟ به اندازه کافی خوش گذشته؟ اگه جوابتون بله هست، باید بگم که این تازه اول سفره! جذابیت و هیجان خیلی بیشتری انتظار ما رو میکشه. پس نباید وقت رو از دست داد.
کمربندها رو سفت ببندید و آماده حرکت بشید!

تب داغ مستطیل سبز در لالیگا – رقابتی بلندمدت و در عین حال جذاب در میان بارسلونا و رئال مادرید
پس از اقامت چند روزه در ایتالیا و انگلستان، نوبت به اسپانیا میرسد. لیگ فوتبال اسپانیا این روزها بسیار جذاب شده است. جذابیت بیحد و مرزی که فقط بهخاطر وجود دو باشگاه است؛ بارسلونا و رئال مادرید.
این دو غول بزرگ اسپانیایی در لالیگا دوش به دوش یکدیگر رقابت حساس و مهیجی را بپا کردهاند. در مواقع برگذاری الکلاسیکو، زمین بازی پر از ستاره سفید و آبی اناریپوش میشود. ستارههایی که به لطف تکنیکهای خیرهکننده و سبک بازی بینظیر خود، جمعیت جهان را پای تلویزیونها میخکوب میکنند.
در اروپا نیز همه از آنها وحشت دارند و امیدوارند که با قرعه بارسلونا و یا رئال مادرید روبرو نشوند. کهکشانیها و بلوگراناییها تا سالهای سال به رقابت تنگاتنگ و سخت خود ادامه میدهند.
خب سفر کردن به گذشته کافیه. وقتشه که به زمان حال برگردیم و وضعیت فعلی فوتبال رو با گذشته مقایسه کنیم.
مقایسه این دو با هم آشفتگی این روزهای فوتبال رو نشون میدهد.
چه عواملی این وضعیت آشفته فوتبال را رقم زدند؟
همانطوری که فهمیدیم، فوتبال این روزها اصلاً جذاب نیست. دیگر خبری از فوتبال زیبا و رقابتهای جذاب و هیجانانگیز نیست. بوم نقاشی فوتبال این روزها خاکستری شده و لایه ای از گرد و غبار روی آن نشسته است.
سوال بعدی توی پژوهش ما اینه که چه چیزهایی فوتبال رو به این وضعیت آشفته کشاندند؟

افت نامحسوس بهترین باشگاههای اروپایی
مرتبط بخوانید:
قهرمانان دیروز، قعرنشینان امروز! – افت نامحسوس بهترین باشگاه های اروپایی – سهیل کوهی اصفهانی
شاید یکی از دلایل اصلی وضعیت آشفتۀ فوتبال در سالیان اخیر، افت نامحسوس بهترین باشگاههای اروپایی باشد. امروزه بسیاری از غولهای بزرگ اروپایی روندی نزولی در پیش گرفتهاند و وضعیت نابسامانی را سپری میکنند. باشگاههایی همچون آث میلان، آرسنال، منچستریونایتد، حتی بارسلونا و رئال مادرید با افت شدیدی مواجه شدهاند و دیگر چیزی برای ارائه کردن ندارند.
اینگونه که بنظر میآید، دلیل اصلی این اُفت چشمگیر، مدیریت غلط این باشگاهها است. مدیران عصر جدید، به فوتبال به عنوان یک ماشین پولسازی نگاه میکنند و با اقدامات اشتباه خود، بذر ویرانی باشگاههای بزرگ را میکارند.

استفاده از سبک بازیهای تکراری و نهچندان زیبا
همانطوری که گفتیم، در سالیان اخیر باشگاههای بزرگ با افت شدیدی مواجه شدهاند و بازی خوبی ارائه نمیدهند. یکی از دلایل دیگر این افت چشمگیر، استفاده از سبک بازیهای تکراری و نهچندان زیباست. دیگر خبری از تیکی تاکا جذاب کاتالانها، بازی قدرتمندانه کهکشانیها، نبوغ فرگسون و خلاقیت روسونری نیست. درواقع تکنیکهای قدیمی تکراری شدهاند و دیگر گرهگُشا نیستند.
باشگاههای نوظهور هم تکنیک جذاب و منحصر بهفردی ندارند و نمیتوانند سطح بالای خود را تا سالیان متوالی حفظ کنند؛ مانند لیورپول که در سال ۲۰۱۹ به لطف ستارههای جدید و بازی قدرتمندانهاش، با اقتدار بر بام فوتبال اروپا ایستاد؛ اما در تداوم روند خوب خود ناموفق بود و این روزها اصلا وضعیت خوبی ندارد.
همه این موارد دست به دست یکدیگر دادهاند و به همین خاطر، امروزه نمیتوان از باشگاهی تحت عنوان یک غول بزرگ اروپایی یاد کرد.
ترویج سبک زندگی غلط میان استعدادهای جوان
فوتبال در سالیان اخیر هیچ ستاره جوانی به خود ندیده است. چند سالی است که بازیکنان جوان زیادی وارد مستطیل سبز میشوند و پس از چند ماه درخشش به نامهایی نظیر «استعدادهای جوان» و یا «مسی و رونالدو آینده!» مشهور میشوند؛ اما آنها تفاوتهای زیادی با مسی و رونالدو دارند.
اکنون حدود ۱۵ سال است که مسی و رونالدو در بالاترین سطح فوتبال جهان رقابت میکنند و رکوردهای زیادی را یکی پس از دیگری میشکنند؛ ولی عمر درخشش ستارگان نوپای امروزی بسیار کوتاه است.
در سالهای اخیر نام افراد زیادی مثل امباپه، دیبالا، هالند و در صدر آنها، نیمار را شنیدهایم؛ ولی همگی پس از مدتی کوتاه شروع به افت کرده و خیلی زود فراموش شدهاند.
خب پس یکی دیگه از دلایل مهم آشفتگی فوتبال در سالیان اخیر، افت کیفی بازیکنان جوان است. سوال بعدی اینه که چه عواملی باعث فراموشی زود هنگام استعدادهای جوان میشوند؟

آمادگی جسمانی ضعیف و مصدومیتهای طولانی
یکی از عوامل مهم موفقیت مسی و رونالدو، آمادگی جسمانی بسیار قدرتمند آنهاست. این دو اسطوره بزرگ در طول مسیر حرفهای خود، تن به هیچ مصدومیت سخت و طولانی مدتی ندادند و تا جای ممکن از میدان مسابقه دور نشدند. چیزی که امروزه به ندرت درمیان استعدادهای جوان دیده میشود.
بازیکنان امروزی به دلایل مختلفی مانند رژیم غذایی ناسالم و بدنسازی ضعیف، از آمادگی جسمانی ضعیفی برخوردارند و مصدومیتهای زیادی گریبانگیر آنها میشوند. این مصدومیتهای طولانی و پرتکرار، موجب قطع رابطه آنها با مستطیل سبز و در نتیجه افت کیفی آنها میشوند.
چه بسیارند استعدادهایی که در سالیان اخیر بهخاطر آمادگی جسمانی ضعیف، لطمه زیادی دیدند و رو به نابودی رفتند. استعدادهایی نظیر عثمان دمبله، ادن هازارد، مارکو رویس و…

تاریخسازی یا ثروتاندوزی؟ مسئله این است!
یکی دیگر از عیبهای بسیار بزرگ بازیکنان امروزی، بهرهگیری نادرست از شهرت ناشی از فوتبال در فضای مجازی است. شبکههای اجتماعی پر شدهاند از فعالیت شخصیتهای فوتبالی مختلف؛ مانند بازیکنانی که پس از مشهور و ثروتمند شدن به لطف فوتبال، از هدف اصلی خود که جاودان شدن در تاریخ فوتبال است دور میشوند. آنها ترجیح میدهند که به جای تلاش و عرق ریختن در زمین فوتبال، رو به تبلیغات و ساخت ویدیوهای گیمینگ(!) در فضای مجازی بیاورند و خیلی راحت کسب درآمد کنند.
گروهی دیگر نیز پس از سپری کردن روزهای فوق العاده در باشگاههای بزرگ، برای دریافت دستمزد بیشتر به باشگاههای نهچندان قدرتمند میپیوندند.
مصداق بارز این حرف نیمار است. همهچیز برای نیمار تا سال ۲۰۱۸ خوب پیش میرفت که ناگهان تصمیم به جدایی از بارسلونا گرفت. نیمار در پاریس حقوق خیلی بیشتری دریافت میکرد؛ اما مشخص بود که در پاریس پروژۀ فوتبالی موفقی وجود ندارد.
پس از کشمکش فراوان این انتقال رسمی شد و نیمار با رقم هنگفت ۲۲۲ میلیون یورو(!) از بارسلونا به پاریسن ژرمن پیوست. نتیجۀ این انتقال چیزی جز افت چشمگیر نیمار نبود. ستارهای که دیروز جزء سه فوتبالیست برتر جهان بود، امروز حتی جرء ۱۰ نفر برتر هم نیست (:
به طور کلی برای نسل جدید فوتبال، ثروتمند شدن بسیار مهمتر از اسطوره شدن است و این مسئله آسیبهای بزرگی به فوتبال و فوتبال دوستان میزند.

تاثیرات منفی رسانهها و نشریات بر استعدادهای جوان
در دنیای امروزی رسانهها و نشریات بسیار زیادی تشکیل شدهاند و مشغول فعالیت هستند. این رسانهها نقش و تاثیر بسیار مهمی در صنعتهای سیاسی، فرهنگی، هنری، ورزشی و… دارند. تعداد رسانههای فعال در حوزه فوتبال نیز کم نیست.
یکی از سوژههای مهم رسانههای فوتبالی بازیکنان هستند. این رسانهها به خاطر قدرت نقادی فوقالعاده بالایی که دارند، تاثیر بسیار زیادی بر روی بازیکنان فوتبال، از جمله بازیکنان جوان میگذارند. به طوری که پس از چند بازی درخشان توسط یک بازیکن جوان، رسانهها شروع به بزرگنمایی او و مقایسهاش با اساطیر فوتبال میکنند. این کار رسانهها باعث مغرور شدن استعدادهای جوان در اول مسیرشان میشوند و همین غرور کاذب پس از مدتی تاثیر منفی خود را نشان میدهد.
و از سوی دیگر نیز پس از یک نمایش ضعیف از طرف بازیکن، رسانهها او را تحت فشار قرار میدهند و از تمام شدن دوران فوتبالیاش سخن میگویند.
بنابراین رسانهها و نشریات آثار مخرب زیادی بر مسائل روحی و روانی بازیکنان میگذارند؛ البته باید این را در نظر گرفت که موج منفی رسانهها همیشه و در همهجا وجود داشته است و این به خود بازیکن مربوط است که چگونه با آنها برخورد کند.

نداشتن شجاعت کافی برای رقابت با مسی و رونالدو
یکی دیگر از مشکلات و تفاوتهای بسیار مهم نسل جوان فوتبال، نداشتن شجاعت کافی برای رقابت با مسی رونالدو است. آنها گمان میکنند که با حضور مسی و رونالدو، زیر سایه آنها محو میشوند و نمیتوانند پیشرفت کنند.

زمانی رونالدو به منچستریونایتد پیوست که در میان ستارگان تیم فرگسون بسیار ناشناخته بود؛ اما آنقدر تلاش کرد تا به بهترین بازیکن تیم فرگسون تبدیل شد. او از آن همه ستاره بزرگ نترسید که هیچ، بلکه از حضور آنها نهایت استفاده را برد و چیزهای زیادی آموخت.
مسی نیز زمانی به بارسلونا پیوست که رونالدینیو اسطوره محبوب و بزرگ باشگاه بود. رونالدینیو مرد شمارۀ یک بارسلونا و حتی جهان بود و توجه همه را به خودش جلب کرده بود. مسی که استعداد بینظیری داشت، نه تنها در سایۀ تاریک رونالدینیو محو نشد، بلکه تبدیل به یکی از صمیمیترین دوستان او شد و در مکتب او، شاعر فوتبال شدن (و حتی بهتر از آن!) را آموخت. چند سال بعد نیز وارث شماره ۱۰ رونالدینیو شد و به تاریخسازیاش در بلوگرانا ادامه داد.
نسل جدید بر خلاف نسل پیش، شجاعت و صبر کافی برای رقابت با اسطورهها را ندارند و میخواهند از همان اول شماره یک فوتبال و باشگاه خود شوند!

شیوع ویروس کرونا در جهان
مرتبط بخوانید:
مروری بر تحولات ناشی از ویروس کرونا در جهان فوتبال _ سهیل کوهی اصفهانی
امیدوارم که هر چه زودتر این ویروس ریشه کَن شه. واقعا خستمون کرده ):
کرونا به یکباره جهان را متحول کرد. تحولی که بیشتر جنبه منفی داشت. فوتبال نیز یکی دیگر از قربانیان بزرگ این ویروس کوچک بود.
شیوع کرونا باعث شد که عواملی همچون مشکلات اقتصادی باشگاهها، کاهش آمادگی جسمانی بازیکنان، ورزشگاههای تهی از هوادار و… دست به دست یکدیگر بدهند و این وضعیت آشفتۀ فوتبال را پدید بیاورند؛ ولی لازم به ذکر است که مشکلات فوتبال تنها به این ویروس محدود نمیشوند و کار از ریشه خراب است…

جمعبندی
اینطور که پیداست، پژوهش فوتبالی ما به مرحله آخر خود رسیده است. در این پژوهش متوجه شدیم که فوتبال امروزی به دلایل مختلفی، زیبایی همیشگی خود را ندارد.
سوال آخر در این پژوهش این است که چطور فوتبال را از این وضعیت آشفته نجات دهیم؟!
اینطور که بهنظر میآید، دنیا وارد مسیر اشتباهی شده است و با نهایت سرعت به پیش میرود. از دنیایی که پر از خشم، دشمنی، جنگ و از همه مهمتر، آدمهای پول پرست شده است، انتظار زیادی نمیتوان داشت. حتی نمیتوان از فوتبال انتظار زیباییها و جذابیتهای گذشته را داشت. دیگر کسی در مستطیل سبز به فوتبال فکر نمیکند. همه به فکر خودشان هستند. به فکر این که از شهرت و مقامی که دارند نهایت استفاده را ببرند و به قول معروف، بار خودشان را تا آخر عمر ببندند!
از نظر من، فوتبال نیاز به یک منجی دارد؛ منجی تازه همچون یوهان کرایف فقید. کسی که علاوهبر دوران باشکوه مربیگری و بازیگریاش، به ترویج سبکی جدید در فوتبال پرداخت.
یوهان به معنای واقعی عاشق فوتبال بود و لحظهای نبود که از فکر آن خارج شود. کرایف مثل نسل جدید به فکر تفریح و درآمدزایی نبود. همه ما این نسل طلایی فوتبال که دورانش رو به اتمام است را مدیون کرایف هستیم. کرایفی که خیلی زود آسمانی شد و ما را ترک کرد.
و حالا فوتبال برای بازگشتن به روزهای اوج خودش نیاز به یک یوهان کرایف جدید دارد…
دوست اسمارتینی!
- بهنظرت فوتبال چطوری میتونه به روزای قشنگش برگرده؟
- فوتبالیستی رو میشناسی که واقعا مستعد و آیندهدار باشه؟
- نظرت راجب یوهان کرایف چیه؟
- نظرت راجب نقد و بررسیهای فوتبالی اسمارتین چیه؟ اگه ایده جالبی توی ذهن داری به ما بگو تا اجراییش کنیم!
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتما برای ما توی نظرات بنویس، ما همشو میخونیم!
- به نویسندگی علاقه داری و میخوای نوشتن رو تجربه کنی؟ به بخش ارسال مطلب برو و نوشته خوبت را برای ما ارسال کن. ما هم اون رو با اسم خودت منتشر میکنیم!
بیشتر بخوانید:
بزرگانه بفهم و کودکانه حس کن… – آتنا مهرانفر
بام شادی – روایت یک حسرت – سید متین فقهی
فقط انجامش بده! – سهیل کوهی اصفهانی
شکایتت پذیرفته نیست! – آتنا مهرانفر
سلام!
از جایی کپی کردیم متن رو؟
سلام. حالتون خوبه؟ ?
نه دوست عزیز. این متن از جایی کپی نشده و بر مبنای اطلاعات خودمه. به طور کلی همه مطالب اسمارتین، نوشتهٔ تیم اسمارتین هستند و از جایی کپی نشدهاند.