صدای خاموش، انیمهای محصول سال ۲۰۱۶ و ساختۀ استودیوی کیوتو است .اثری که از بهترین انیمههای ساختهشده در سبک عاشقانه بهشمار میرود و جوایز زیادی را در آکادمیهای مختلف درو کرده است .برای معرفی و بررسی انیمه صدای خاموش، با ما در اسمارتین همراه ما باشید.
اگر به خواندن معرفی و بررسیهای سینمایی علاقه دارید، سر زدن به مطالب زیر نیز خالی از لطف نیست:
معرفی و بررسی انیمه بل (Belle) – شاهکاری در قالب داستانی احساسی
معرفی و نقد و بررسی انیمه سینمایی حباب واژه ها – عاشقانهای از جنس خجالت
ویکیطوری
- نام: صدای خاموش (A Silent Voice/The Shape of Voice)
- سال ساخت: ۲۰۱۶
- ژانر: درام-عاشقانه، مدرسهای، برشی از زندگی
- استودیوی سازنده: کیوتو انیمیشن
- کارگردان: نائوکو یامادا
- نویسنده: ریکو یوشیدا
- اقتباس: مانگایی از یوشیتوکی اویما
- مدت زمان: دو ساعت و ده دقیقه

صدای خاموش اثری بود که در هنگام انتشار با وجود شهرت بسیار، در زیر سایهٔ سر و صدای نام تو، فروش افسانهای آن و رکوردشکنیهایش، چندان به چشم نیامد. با این حال، پس از خوابیدن سر و صدای نام تو، مورد توجه قرار گرفت و اکنون یکی از بهترینهای دنیای انیمه و از جمله آثار تکرارنشدنی بهشمار میرود.
معرفی
صدای خاموش ،با نام خود و قرار گرفتن در ژانر عاشقانه و مدرسهای، شاید خیلیهایمان را گول بزند و باعث شود تصور کنیم که از آن دست فیلمنامههای قابل پیشبینی و تکراری دارد؛ اما پس از تماشای آن، کاملاً متوجه میشویم که تا چه حد درمورد آن اشتباه میکردیم!
این انیمه، فیلمنامهای پر از هیجان و اتفاق ندارد .ریتم آن بسیار کندتر از آن است که بخواهید بهخاطر سر رفتن حوصلهتان، آن را تماشا کنید .همچنین ممکن است در میانۀ آن فکر کنید که داستان تقریباً از هم گسسته و هدف خاصی برای پیش بردن ندارد؛ زیرا فیلمنامۀ صدای خاموش، پیرنگ پیوسته ندارد و جمعی از خرده داستانهایی است که در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند .حتی اینطور بگویم که عشق خاصی هم در روند کلی انیمه شکل نمیگیرد و داستان، بر پایۀ یک داستان عاشقانه پیش نمیرود.
«با این اوصاف، چرا همه صدای خاموش را یک شاهکار مینامند؟»
صدای خاموش دست روی مشکلات اجتماعی میگذارد .این در حالی است که باقی آثار، معمولاً فقط به یک مفهوم میپردازند و باقی کار را با صحنههای درام پر میکنند؛ اما صدای خاموش، همزمان به چندین مفهوم میپردازد و سعی بر رساندن پیامهای بسیاری دارد.
اتفاقات مختلف در این اثر به قدری به واقعیت نزدیکاند که گاهی اوقات آن را کسلکننده میکنند. در صدای خاموش هیچکس با پیدا کردن انگیزه، ناگهان کل شخصیتاش تغییر نمیکند .هیچکس بعد از پشیمان شدن، کاملاً تبدیل به انسان خوبی نمیشود .و همینطور با نشان دادن حسن نیت ،انسانها بلافاصله کسی را باور نمیکنند!
صدای خاموش مانند یک کتاب با محوریت روانشناسی است که میتوان آن را ورق زد و از آن آموخت؛ اما در عین حال نیز، یک داستان است که میتوان با ناراحتی شخصیتهایش، ناراحت و با خوشحالیشان، خوشحال شد.
بررسی
اولین چیزی که زیاد در صدای خاموش به چشم میآید، کارگردانی متفاوت آن است. در همان لحظات آغازین انیمه، قاببندیهایش توجه شما را به خود جلب میکنند؛ زیرا قاببندیهای صدای خاموش، اکثراً معمولی و خیلی رایج نیستند؛ برای مثال در صحنۀ ورود نیشیمیا به کلاس ،او با یک قاب اریب (کج) و سپس ایشیدا با قاب اریب دیگری در جهت عکس نمایش داده میشود. این حرکت، نشان میدهد که دنیاهای آنها فقط با دیدن چهرۀ یکدیگر و قبل از این که بفهمند نیشیمیا ناشنواست ،فرق میکرد.
نیشیمیا ایشیدا
بعد از یک پرش زمانی و گذشت شش سال ،داستان از زبان ایشیدایی روایت میشود که الان تنهاست و توانایی ارتباط با دیگران را ندارد .او نمیتواند به چشمان کسی نگاه کند و به همینخاطر نیز نماهای بسیاری در صدای خاموش، از چهرهها پرت هستند و انگار سوژۀ تصویر پاهای افراد است.
زمانی که ایشیدا، نیشیمیا را ملاقات میکند و او را میشناسد ،به سمت او میرود تا با او حرف بزند؛ اما وقتی که نیشیمیا برمیگردد و ایشیدا سعی میکند خود را معرفی کند ،قاب کلوزآپ به اریب تبدیل میشود .قاب اریب به تنهایی، اکثراً برای القای حس تشویش به کار میرود و ایشیدا نیز در هنگام معرفی خود، حس تشویش و نگرانی دارد .این یعنی ایشیدا از «ایشیدا شویا بودن» چقدر متنفر است!

قانون حفظ تمرکز نگاه، بارها بهطور عامدانه در صدای خاموش شکسته شده است .رعایت این قانون در فیلمهای اکشن و هیجانانگیز با ریتم تند، حیاتی است و اگر رعایت نشود، مخاطب گیج شده و بسیاری از صحنهها را از دست میدهد .با این حال، در صدای خاموش شاهد ریتم کندی هستیم و حفظ تمرکز نگاه، چندان هم برای آن اهمیت پیدا نمیکند. در همین راستا، با وجود زمانی که برای دوباره پیدا کردن سوژۀ تصویر توسط مخاطب هدر میرود، باز هم زمان زیادی برای درک رویدادهای داستانی باقی میماند.
صدای خاموش از شکستن این قانون، برای القای حس گسستگی در روابط ایشیدا و اطرافیانش استفاده میکند؛ برای مثال در لحظاتی که ایشیدا و ناگاتسوکا در اولین خوشگذرانی رفاقتیشان هستند، بیشتر قابها تکنفره است و صحنه مدام میان ناگاتسوکا و ایشیدا کات میخورد. همچنین اکثراً با کاتها، نقطهٔ تمرکز نگاه به مقدار زیادی جابجا میشود.
ایشیدا حتی با ناگاتسوکا که ضربدرش افتاده، چندان احساس رفاقت نمیکند و هنوز هم حس میکند که تنهاست. همچنین وقتی مادر ایشیدا از او دلیل خودکشیاش را میپرسد صحنه ،به ایشیدا کات میخورد که به گوشۀ سمت چپ و پایین تصویر رانده شده است؛ اما در کات بعدی، نقطۀ تمرکز نگاه به گوشۀ سمت راست و بالای تصویر منتقل شده است و این، یعنی بیشترین فاصلهای که چشم میتواند برای پیدا کردن دوبارۀ سوژه بپیماید!

«علاوهبر این، حتماً متوجه شدهاید که شدت این جابجاییها با نزدیک شدن به پایان داستان، کمتر میشود و این نشاندهندهٔ بهبود روابط و اعتماد به نفس ایشیدا است».
استودیوی کیوتو انیمیشن، یکی از بهترین استودیوها در زمینهٔ انیمیت و طراحی است و تقریباً میتوان گفت که سبک خاصی را در ساخت انیمههای خود به کار میگیرد (انیمههای عاشقانه و دخترانهٔ کیوتو انیمیشن زیاد هستند و در آنها، اکثراً شخصیتها بسیار ظریف طراحی میشوند). در صدای خاموش نیز، کیوتو لیاقت خود را اثبات کرده است .آنها در بسیاری از شاتها، توانایی قرار دادن تصویر زمینهٔ مناسب را دارند و نورپردازیها نیز بسیار عالی انجام شدهاند.
همچنین کنسوکه یوشیو، آلبوم صدای خاموش را ساخته است. آهنگسازی که پس از این اثر، پروژههای مشهور دیگری مانند «مرد ارهای» (اکراننشده) و «حباب واژهها» را بر عهده گرفت و این یعنی صدای خاموش، یکی از دلایل شهرتش بوده است .بیشتر آهنگهای این انیمه با پیانو نواخته شدهاند و حس لطافت دارند که زیبایی اثر را دوچندان میکند.
«تقریباً همهچیز در این انیمه لطیف است؛ البته بهجز مشکلات شخصیتها!»
فیلمنامۀ صدای خاموش همانطور که پیشتر اشاره کردم، تقریباً از هم گسسته بهنظر میآید؛ اما هر بخش آن پیامی برای گفتن دارد. همچنین فیلمنامۀ این اثر از ساختار سهپردهای پیروی میکند و بخش ابتدایی داستان (مدرسهٔ ابتدایی)، در واقع فلشبک محسوب میشود .ریتم این بخش بسیار کند بهنظر میآید؛ اما یک نقطۀ قوت برای صدای خاموش محسوب میشود؛ زیرا زمان کافی برای فکر کردن را به مخاطب میدهد.
شخصیتپردازی این انیمه نمیتواند کاملاً عالی باشد؛ اما در حد قابلقبولی است .شخصیت پردازی ایشیدا، شوکو و یوزورو بسیار عالی بوده و مخاطب به راحتی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند. با این حال شخصیتهای فرعی، چندان خوب پردازش نشدهاند .در یک اثر سینمایی، ما انتظار حضور تعداد زیادی شخصیت را نداریم؛ اما تعداد شخصیتهای فرعی صدای خاموش، از حد معمول خیلی بیشتر است و بدیهی است که نتواند به همۀ آنها برسد؛ برای مثال شخصیتهایی مانند ناگاتسوکا، از حد یک کلیشه فراتر نرفتهاند و بعضی دیگر مانند شیمادا و هیروسه، پس از فلشبک دوران ابتدایی، با وجود اینکه هنوز وجود دارند، وجودشان نادیده گرفته میشود.
صدای خاموش چه مفاهیمی را به ما میرساند؟
صدای خاموش، سعی بر رساندن مفاهیم متعددی به ما دارد که اشاره به تعدادی از آنها خالی از لطف نیست!

۱- کارهای کوچک منجر به رقم خوردن تغییرات بزرگ میشوند!
این مورد، واضحترین مفهوم صدای خاموش است که بسیاری متوجه آن شدهاند؛ زیرا ایشیدا مستقیماً در یک مونولوگ به آن اشاره کرد :«اثر پروانهای!»
اینکه یک کار کوچک تا چد حد میتواند بر دنیای اطراف تاثیر بگذارد و باعث و بانی رقم خوردن تغییرات بزرگی شود.
ایشیدا روزی برای خودنمایی و تفریح، نیشیمیا را آزار میداد؛ اما حالا به نوجوانی تبدیل شده که حتی نمیتواند در چشم دیگران نگاه و ارتباط سالمی با آنها برقرار کند .بهطوری که در نهایت تصمیم به خودکشی میگیرد.
در این میان، اشارههایی نیز به کارما میشود؛ برای مثال مادر نیشیمیا که روزی به ناحق به مادر ایشیدا سیلی زده بود، پس از خودکشی دخترش به پای مادر ایشیدا میافتد.

۲- در نهایت خودت هستی که باید خودت را ببخشی!
«این مورد یکی از پایانهایی را تحویل ما داد که هیچکدام انتظارش را نداشتیم!»
در حالی که خیلیهایمان فکر میکردیم که ایشیدا باید همۀ افرادی که روی آنها ضربدر خورده را با محبت و جبران اشتباهات خود به افراد بدون ضربدر تبدیل کند ،تا چند دقیقۀ پایانی انیمه هنوز تقریباً همه ضربدر دارند.
در بخش شهربازی ،ایشیدا ناگهان متوجه میشود که به او خوش گذشته است و از خود چنین سوالی را میپرسد: «من لایق این همه خوشی هستم؟!»
با اینکه هیچکس دیگر به آن خاطرات فکر نمیکند و همه ایشیدا را بخشیدهاند، او خودش را لایق این شرایط نمیداند .او هنوز خودش را نبخشیده است و این دقیقاً همان چیزی است که ایشیدا به آن نیاز دارد .در پایان داستان نیز، این خودش است که خودش را میبخشد و همۀ ضربدرها را از روی دیگران برمیدارد.

-۳اگر از دید دیگران قضایا را ببینی ،دیگر نفرتی وجود نخواهد داشت!
یوزورو بهخاطر اینکه باعث شده بود شوکو بخواهد خودکشی کند، از ایشیدا متنفر بود و دلش نمیخواست که دیگر ایشیدا و شوکو با یکدیگر روبرو شوند؛ زیرا بهنظر او کار ایشیدا غیرقابل بخشش بود .
او پس از اینکه ایشیدا و شوکو یکدیگر را دیدند، با پخش کردن عکس پریدن ایشیدا در رودخانه باعث اخراج او شد؛ ولی بعد با شوکو دعوا کرد. او همچنین بدون کفش از خانه فرار کرد و سپس یک روز را در خانۀ ایشیدا گذراند. همان شب نیز نظر یوزورو نسبت به ایشیدا تغییر کرد.
«اما چگونه؟»
نکته در اینجاست که یوزورو بدون کفش فرار کرد .کفش استعارهای از زاویهٔ دید است .بدون کفش بودن یوزورو به این معناست که او، اینبار سعی میکند بیطرفانه راجع به ایشیدا قضاوت کند. با این حال، باز هم همان نظر قبلی را دربارهٔ ایشیدا دارد .سپس ایشیدا کفشهای قدیمی خود را به او میدهد و یوزورو، اینبار از دید ایشیدا به ماجرا نگاه میکند .همچنین او از پشت چتر، سخنان ایشیدا را میشنود و در واقع بدون اینکه توجه کند چه کسی دارد حرف میزند، به حرفهایش گوش میدهد .پس از آن نیز به ایشیدا و حسن نیت او اعتماد میکند و نسبت واقعیاش با شوکو را به او میگوید.
-۴ جای دلیل برای خودکشی نکردن ،به افراد دلیلی برای زندگی بده!
اینبار نیز یوزورو حامل این مفهوم است .او عکسهای عجیب و غریبی از مرگ مظلومانهٔ حیوانات و حشرات میگیرد و در اتاق شوکو آویزان میکند .او بهجای دوست داشتن و امید دادن به شوکو، او را از مرگ میترساند تا بلکه بار دیگر حتی اسم خودکشی را به زبان نیاورد؛ اما در نهایت، شوکو سعی بر خودکشی میکند.

یوزورو در نهایت به این نکته اعتراف میکند که این عکسها، با اینکه در میان مردم طرفدار دارند (یوزورو در مسابقۀ عکاسی برنده شد) ،اما چندان فایدهای برای انگیزه دادن ندارند!
او تمام عکسهایش را دور میاندازد و اینبار، از پرواز پرندگان عکس میگیرد؛ نه از حس انزجار مرگ، بلکه از زیبایی زندگی!
-۵ بدون گشتن دنبال مقصر دیگران را ببخشید!
همهچیز رو به بهبودی میرود تا اینکه همه جمع میشوند و دنبال مقصر میگردند؛ اما این کار نهتنها چیزی را حل نمیکند، بلکه دعواهای تازهای را به وجود میآورد و افراد را از یکدیگر متنفر میکند .در نهایت، زمانی همهچیز حل میشود که افراد بدون گشتن به دنبال مقصر، یکدیگر را میبخشند.
۶- اگر اشتباهی کردهای ،آن را قبول کن؛ زیرا تنها خودت هستی که باید تغییر کنی!
اوئنو ،یکی از شخصیتهایی است که گاهی در کلیشۀ دختر بدجنس فرو میرود. رفتار او در این مدت بر خلاف ایشیدا، تغییری نکرده است؛ اما چرا؟
او نیز احساس پشیمانی میکند؛ اما رفتارش تغییر نکرده است. نکته اینجاست که اوئنو اشتباه خود را نمیپذیرد. حتی هنوز هم گاهی تقصیر را به گردن دیگران میاندازد .این دقیقاً همان چیزی است که باعث میشود حتی وقتی که میخواهد جبران کند، بقیه کارهایش را قبول نکنند؛ برای مثال وقتی که سعی کرد رابطۀ ایشیدا و شیمادا را ترمیم کند، به بنبست خورد .با اینکه کار او دقیقاً مانند کاری بود که ایشیدا کرد و حتی خود ایشیدا نیز به این نکته اشاره میکند.
او وقتی این اتفاق میافتد، همۀ تقصیرات را گردن دیگران میاندازد و فکر میکند که تا ابد در ذهنیت دیگران یک شخصیت پلید است؛ اما در پایان میفهمد که دیگران نباید تغییر کنند و فقط بهخاطر رفتار و ذهنیت خودش بوده که او را قبول نمیکنند .
«فکری که او در پایان به آن دست مییابد این است که در نهایت، خودش باید تغییر کند؛ نه اینکه سعی کند دیگران را تغییر بدهد!»
۷- شاید فقط باید دیگران را دوست داشته باشی!
در آغاز انیمه که در واقع میتوانست پایانی در یک دنیای موازی باشد، یک روزنهٔ نور مشخص میشود و عبارت “A Point of The Light” نمایان میشود. مشخص نیست که این حس چیست؛ اما در نهایت یادآوری همان باعث میشود که ایشیدا خودکشی نکند.
وقتی ایشیدا دست نیشیمیا که میخواهد خودکشی کند را میگیرد، متوجه اشتباهاتی میشود که در این دوره انجام داده است (به همین دلیل نیز هنوز ضربدرها بر روی صورت افراد وجود دارند). یکی از این اشتباهات که به خودش قول میدهد جبرانش کند، توجه نکردن به دیگران است. او در نهایت چندین بار تلاش میکند تا در آخر ضربدرها برداشته میشوند، آن روزنه بزرگتر میشود و به چهرهٔ دوستان ایشیدا کات میخورد.
آن حسی که ایشیدا را از خودکشی بازداشت، «دوست داشتن بقیه» بود و حالا، او این حس را قبول کرده است.
جمعبندی
صدای خاموش یکی از آثار بهیاد ماندنی دنیای انیمه است که شاید اشکتان را درنیاورد و یا شما را لبهٔ صندلی ننشاند؛ اما تجربهای خاص و آرام است که به اعماق قلبتان نفوذ میکند و به آن دست میکشد. هر کسی باید یک بار آن را تجربه کند!
دوست اسمارتینی!
- نظرت دربارهٔ انیمه صدای خاموش چیه؟ دیدیش؟
- نظرت دربارۀ معرفی و بررسیهای سینمایی اسمارتین چیه؟ اگه ایدهٔ جالبی توی ذهنت داری بگو تا اجراییش کنیم!
- پیشنهاد یا انتقادی داری؟ حتماً برای ما توی بخش نظرات بنویسش!
- به نویسندگی علاقه داری و میخوای نوشتن توی حوزهٔ سرگرمی رو تجربه کنی؟ به بخش همکاری با ما برو و اطلاعاتت رو برای ما ارسال کن تا اگه همهچیز خوب پیش رفت، به تیم اسمارتین اضافه بشی!
بیشتر بخوانید:
دیالوگ برتر: بهترین دیالوگ های سری بازی لست آف آس – The Last of Us
تاپ فایو: ۵ تا از بهترین آهنگ های مانسکین (Måneskin) – دنیایی از انرژی
میمز: میم های خنده دار فیفا به زبان شیرین فارسی! – FIFA
زمان انتشار Apex Legends Mobile تابستان سال ۲۰۲۲ خواهد بود – بتل رویال جدید موبایلی
خیلی جالب بهنظر میاد.
حتما نگاه میکنم. خیلی ممنون از معرفی ????????
من این انیمه رو دیدم و خیلی خوشم اومد